وابسته های اسمی
وابسته های پیشین و پسین
دستور زبان فارسی / وابسته های پیشین و پسین
هسته ی گروه اسمی، اسم است یا هرچه در حکم اسم باشد . ملاک تشخیص هسته ،اضافه است.
هر گروه اسمی از یک اسم به عنوان هسته درست می شود که می تواند یک یا چند وابسته در پیش یا پس نیز بگیرد .ساختمان گروه اسمی را می توان این گونه نشان داد:
(وابسته پیشین ) +هسته +( وابسته پسین)
مثال: (این) کتاب (خواندنی)
پرانتز علامت اختیاری بودن است و عنصر بیرون پرانتز اجباری است ؛ به عبارت دیگر اسم وابسته هم نگیرد باز هم گروه اسمی است چون بالقوه می توان برای اسم ، وابسته یا وابسته های متعدد آورد .
هسته ی گروه اسمی، اسم است یا هرچه در حکم اسم باشد . ملاک تشخیص هسته ،اضافه است که به طریق زیر عمل می کند:
1. وابسته های پیشین به یکدیگر اضافه نمی شوند و در بین آن ها و هسته نیز اضافه وجود ندارد : این دو کتاب
2. اولین کلمه ای که نقش نمای اضافه می گیرد ،هسته است: کتاب ِ خواندنی
3. عناصری که پس از هسته قرار می گیرند، وابسته های پسین هستند که همه به یکدیگر اضافه می شوند:
کتاب ِ خوب ِ من
در دو مورد زیر وابسته ی پسین نقش نمای اضافه نمی گیرد :
الف) نشانه ی نکره : انسانی شریف
ب)وقتی که وابسته پسین جمله ی تأویل پذیر باشد: انسانی که شریف است .
حداکثر سه وابسته ی پیشین می تواند پیش از هسته قرار گیرد .
وابسته های پیشین:
1)صفت اشاره : هرگاه واژه های «این»و «آن»و مشتقات آنها همراه با اسم و جانشینان اسم ذکر شوند «صفت اشاره» اند. اما اگر بی همراهی اسم و جانشینان آن ذکر شوند «ضمیر اشاره» هستند
مثال: این دوست از آن دوست بهتر است
این از آن بهتراست
نکته: هرگاه بعد از واژه های اشاره شده مکث کوتاهی شود واژه ی مورد نظر «ضمیر اشاره» است.
مثال: این ، مجید است این پسر ،خیلی باهوش است
صفات اشاره عبارت اند از : این، آن، همین ،همان،چنین،چنان ،این چنین ،آن چنان این گونه آن گونه این سان آن سان این طور آن طور این همه آن همه این قدر آن قدر همین قدر همان قدر این اندازه آن اندازه همین اندازه همان اندازه
2)صفت پرسشی : هرگاه واژه های « کدام ،کدامین، چه،چگونه ،چطور، چه جور ،چه سان، چه قدر، چه اندازه ،چه مقدار ،چند، چندم ،چندمین ،هیچ و....»همراه با اسم یا جانشینان اسم بیایند «صفت پرسشی»نامیده می شوند. اما اگر با اسم یا جانشینان آن همراه نباشد «ضمیر پرسشی» هستند.
مثال: کدام کتاب را دوست داری؟ کدام را دوست داری ؟
3) صفت مبهم: هرگاه نشانه های مبهم « هر،همه،هیچ،فلان، چندین، خیلی، کمی، بسیاری، اندکی ،قدری، برخی، بعضی ،پاره ای، چندان ،...» همراه اسم یا جانشینان اسم ذکر شوند، «صفت مبهم» اندو اگر بدون همراهی اسم و جانشینان اسم ذکر گردند «اسم مبهم» اند.
مثال: آن همه مردم آمدند .
همه آمدند.
نکته:هرگاه « چند، چندین ، هیچ» مفهوم پرسشی داشته باشند دیگر نشانه مبهم نیستند.
مثال: هیچ عاقلی را می شناسی؟
4) صفت تعجبی: هرگاه واژه های «چه، ،عجب،چقدر» همراه اسم یا جانشینان اسم باشند«صفت تعجبی» هستند و اگر به تنهایی ذکر گردند «ضمیر تعجبی» اند.
مثال: چه کار خوبی کردی !
چه کردی !
5) صفت شمارشی: الف)صفت شمارشی اصلی: هر گاه اعداد یک تا بی نهایت با اسم یا جانشینان اسم همراه گردند ، «صفت شمارشی» اصلی اند و اگر به تنهایی ذکر شوند «ضمیر شمارشی»اند
مثال : یک روز پیشت می آیم
ب) صفت شمارشی ترتیبی: صفتی است که با لفظ «-مین» یا «-م» همراه است . صفتی که با «_مین» همراه می شود وابسته پیشین و صفتی که با « -م» همراه می شود وابسته پسین است.
مثال: چهارمین ماه از آشنایی ما فرا رسید
ماه چهارم فرا رسید
6) صفت عالی : همه ی صفت هایی که وند «ترین»را به دنبال دارند «صفت عالی» هستند
مثال: دیدن تو بزرگ ترین (صفت عالی)آرزوی من است
7) شاخص: عناوین و القابی را می گویند که پیش از اسم می آیند . شاخص ها بی هیچ فاصله ای در کنار هسته قرار می گیرندو خود اسم یا صفت هستند و می توانند در جای دیگری هسته گروه اسمی باشند .
مشهور ترین شاخص ها عبارتند از : آقا ، خانم،استاد، حاجی خواهر، برادر، عمو ،عمه ، خاله، تیمسار، سرلشکر، کدخدا، مهندس ، دکتر ، امام و......
مثال: حاج خانم سمیرا از مکه برایمان سوغاتی می آورد .
حاج خانم از مکه برایمان سوغاتی می آورد.
نکته 1) :شاخص ها به تنهایی دارای هیچ نقش نحوی ( فاعلی ، مفعولی،مسندی،...) نیستند .
نکته2) اگر عناوین و القاب با کسره ی اضافه (نقش نمای اضافه)همراه باشند، شاخص محسوب نمی شوند بلکه هسته ی گروه اسمی اند مثال: پدر مجید آمد .
قواعد هم نشینی وابسته های پیشین :
1. نزدیک ترین وابسته ی پیشین به هسته در گروه اسمی شاخص است . این وابسته معمولا با اسم های خاص انسان به کار می رود مانند: دکتر زرین کوب
2. هم نشینی صفت ترتیبی (ـُ مین) با ممیز کاربرد اندک دارد مانند : دومین تخته قالی به فروش رفت .
3. صفت عالی نمی تواند با ممیز هم نشین شود. مثلا نمی توان گفت :بهترین کیلو پرتقال
4. اگر صفت تعجبی وابسته ی پیشین باشد،هیچ وابسته ی پیشین دیگری نمی تواند بیاید. مثلا ً نمی توان گفت چه چهار گل زیبایی!
5. صفت مبهم با صفت شمارشی و صفت اشاره هم نشین می شود . مثال:هرهشت تخته قالی به فروش رفت .
6. صفت مبهم با صفت پرسشی هم نشین نمی شود مثلا ً نمی توان گفت :چند همه کس آمدند
7. صفت اشاره دورترین وابسته پیشین به هسته است .مثال: همین هشت قطعه طلا ارزش فراوانی دارد .
وابسته های پسین
1) «ی » نشانه ی نکره: کتابی خریدم
2) نشانه های جمع: دوستان ، کتابها
3)صفت شمارشی ترتیبی(همراه با پسوند -م): کتاب چهارم
4)صفت تفضیلی: دوست بهتر
5)مضاف الیه : کتاب درس ، دفتر ریاضی
6)صفت بیانی: کتاب سودمند ، دفتر بزرگ
صفت بیانی دارای انواعی است که به اختصار به آنها اشاره می کنیم:
- بن مضارع + نده : خورنده ، بیننده، ....
الف: فاعلی - بن مضارع + « ا » : بینا، شنوا، دانا،....
- بن مضارع +«ان»: خندان، دوان، ....
ب: مفعولی بن ماضی+ه : خورده ، شکسته ، ...
ج: لیاقت مصدر + ی: خوردنی ، دیدنی ،....
د: نسبی اسم + ی«نسبت»:زمینی، آسمانی، خاکی ، قائم شهری ،بروجردی ،
قواعد هم نشینی وابسته های پسین :
1. نشانه ی جمع نزدیک ترین وابسته ی پسین به هسته است.مثال :کلاس های پنجم دبستان تعطیل شدند.
2. نشانه ی جمع بر یای نکره تقدم دارد.کتاب هایی که تازه چاپ شده اند ...
3. وقتی نشانه جمع و یای نکره و صفت بیانی با هم بیایند مضاف الیه نمی تواند بیاید .می گوییم :دانشجویانی کوشا آمدند . اما نمی گوییم : دانشجویانی کوشا دانشگاه تهران آمدند .
4. اگر یای نکره و صفت بیانی با هم بیایند ،یای نکره را می توان پیش یا پس از صفت بیانی آورد . مثال : خوابی ترسناک دیدم . یا : خواب ترسناکی دیدم
5. یای نکره بعد از صفت شمارشی با ـُ م می آید . مثال:قرن هفتمی که در باره آن سخن می گوییم .
6. هم نشینی صفت بیانی و صفت شمارشی با ـ ُ م امروز کم کاربرد است .مثال : در چوبی سوم
رمان های برتر
پرفروشترین رمانهای ایرانی کدامند! آثار زیر بیشتر برای نوجوان نوشته شده است:
* قصههای مجید / هوشنگ مرادی کرمانی * 20 چاپ تا کنون حتما ً سریالش را هم دیده اید. اما برای آنهایی که سنشان به سریال قد نمیدهد همین را میگوییم که درباره پسر شر و شیطان یتیمی است که با مادربزرگش زندگی میکند. شخصیتهای داستان خیلی واقعی از آب درآمده اند. اقتباس تلویزیونی پور احمد هم البته بی تأثیر نبود.
آثار قاسمعلی فراست: نیاز/ روزهای برفی/ نخلهای بیسر/ پسر من قاتل است/ هر زندگی یک قصه است
محمدرضا بایرامی: آتش به اختیار/ هفتروز آخر سوره مهر،/ • دود پشت تپه موسسه انتشارات قدیانی/ • پل معلق نشر افق، 1381/ دره پلنگها (ایلام) نشر شاهد، سوره مهر،/
جزیره هزار داستان: ادوارد بکارد
آثار داوود امیریان: گردان قاطرچیها/ جام جهانی در جوادیه/ ترکشهای ولگرد/ رفاقت به سبک تانک
خاطرات سیاسی آیهالله محمدتقی بهلول
قصههای شهر جنگی
دختر شینا
* پدر عشق پسر، از مهدی شجاعی * کشتی پهلو گرفته / سید مهدی شجاعی * چاپ اول 68 / 27 چاپ تا کنون «کشتی پهلو گرفته» یک کتاب مذهبی است که ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) را از زبان شخصیتهای مرتبط با زندگی آن حضرت تعریف میکند. زائر مذهبی کتاب و روایت خوشخوان و ساده از یک واقعه تاریخی که برای ما اهمیت فراوانی دارد.
* بامداد خمار / فتانه حاج سید جوادی * چاپ اول 74 / 72 چاپ تا کنون حال و هوای رمان، یک فیلم هندی تمام عیار است. دختر پولدار داستان یک دل نه صد دل عاشق پسر یه لاقبایی میشود و با او ازدواج میکند. استفاده موفق از کلیشههای داستانهای عامه پسند باعث شد که این کتاب حتی از سوی منتقدان جدی گرفته شود.
* چراغها را من خاموش میکنم / زویا پیرزاد * چاپ اول 80 / 30 چاپ تا کنون کلاریس زنی است که تقریبا ً بدون آرزو، غم و حتی شادی که مدام یک سری از کارهای روزمره خانه را تکرار میکند. تکرار است که او را حسابی کفری کرده. فضای زنانه و دغدغههای قهرمان داستان به شدت مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و حتی جایزه کتاب سال را هم برد.
* دا / زهرا حسینی * چاپ اول 87 / 64 چاپ تا کنون خاطرات یک دختر جوان از روزهای مقاومت خرمشهر که کاملا ً مستند است و اعظم حسینی آنها را به شکل داستان درآورده است. کتاب پر از جزئیاتی از جنگ است که تا به حال کسی حال و حوصله نوشتن آنها را نداشته.
* شب سراب / ناهید پژواک * چاپ اول 80 / 20 چاپ تا کنون داستان «بامداد خمار» را بر عکس کنید، ماجرای این کتاب دستتان میآید. همه مقصرها و مظلومها را با هم جا به جا کنید، میشود خلاصه داستان این کتاب. استفاده از یک داستان عامه پسند جواب پس داده.
* باغ مارشال / حسن کریم پور * چاپ اول 78 / 20 چاپ تا کنون شخصیت اصلی داستان پر است به نام خسرو که از عشایر است. خسرو با هزار و یک آرزو به تهران میآید و از آنجا سر از انگلستان درمیآورد. استفاده از کلیشههای داستان عامه پسند.
* کلیدر / محمود دولت آبادی * چاپ اول 68 / 20 چاپ تا کنون اسم این رمان از روستایی در نیشابور گرفته شده که حوادث در آن اتفاق میافتد. داستان، ماجرای مبارزات گل محمد با خانهاست. شخصیت پردازی خوب و تم مبارزه ای داستان که کلا ً با حال و هوای ما ایرانیها میخواند.
* سو و شون / سیمین دانشور * چاپ اول 48 / 15 چاپ تا کنون کتاب شرح ماجرای زنی است که شوهرش توسط عوامل رژیم پهلوی کشته شده است و این به چشم او شبیه داستان سیاوش است. کتاب نثر ساده و آسان خوانی دارد.
* سهم من / پرینوش صنیعی * چاپ اول 81 / 16 چاپ تا کنون قصه دختری که شیفته داروخانه چی محل شان است اما به دخالت خانواده اش مجبور به ازدواج با یک پسر سیاسی میشود. همین سیاسی بودن آقا هم کار دستشان میدهد و … استفاده از کلیشههای داستانهای عامه پسند.
* بار دیگر شهری که دوست میداشتم / نادر ابراهیمی * چاپ اول 45 / 18 چاپ تا کنون داستان پسر مردی کشاورز است که یک دل نه صد دل عاشق دختر خان میشود. مرد زمانی این داستان را روایت میکند که عشقش (هلیا) بعد از فرارشان او را تنها رها کرده و به خانه برگشته. تم عاشقانه داستان. البته این تم با تکنیکی متفاوت از عامه پسندها نوشته شده و نشر نادر ابراهیمی هم بی تأثیر نیست.
* روی ماه خداوند را ببوس / مصطفی مستور * چاپ اول 1379 / 21 چاپ تا کنون داستان، داستان سرگشتگیهای یک جامعه شناس جوان به نام یوسف است که تازه درسش تمام شده و نمیداند جای خدا در زندگیاش کجاست. نگاه نو به حرفها و سوالهای مذهبی باعث شده تا این کتاب بین خوانندگان محبوبیت پیدا کند. یکی از نکات کتاب همین بود که هیچ کس در آن سفید یا سیاه مطلق نبود و مثلا ً همین عنوان کتاب از حرفهای یک زن خیابانی در داستان است.
* کافه پیانو / فرهاد جعفری * چاپ اول 86 / 21 چاپ تا کنون مرد که از قضا روزنامه نگار هم بوده، حالا ورشکست شده و برای گذراندن زندگی، کافه جمع و جوری زده و روز و شبش را در آنجا و با مشتریهایش میگذراند. کافیمن به یکی ازمشتریهایش علاقهمند میشود. نثر وبلاگی و فضایی که داستان در آن میگذرد (کافه)، خیلی به حال و هوای این روزهای جوانان نزدیک است.
* من او / رضا امیر خانی * چاپ اول 78 / 26 چاپ تا کنون داستان مربوط به زندگی فردی به نام علی فتاح (از خانوادههای قدیمی تهران) است. علی فرزند یک تاجر معتبر است که در جنوب شهر زندگی میکنند. در نوجوانی عاشق مهتاب _ خواهر عزیزترین رفیقش کریم که نوکرشان هم بود _ میشود ولی این علاقه در طول عمر مهتاب به ازدواج نمیانجامد. تم عاشقانه و زبان و دیالوگ نویسی امیر خانی حسابی به خوانده شدن کتاب کمک کرد.
* ثریا در اغما / اسماعیل فصیح * 12 چاپ تا کنون خواهر زاده جلال که در فرانسه درس میخواند، همزمان با آغاز جنگ درسش تمام میشود و میخواهد به ایران برگردد. ماجرا با وارد شدن داستانهای عاشقانه ادامه پیدا میکند و … فصیح، متخصص توصیف تهران دهه 60 است. نثر خوب او را هم اضافه کنید.
حرف اضافه
«حروف اضافه» حروف اضافه کلماتی هستند که به تنهایی معنی ندارند درجمله پیش ازاسم می آیند وآن رامتمم می سازند.ازآن جا که حروف اضافه به کلمه ی بعدازخودنقش متمم می دهندبه آنها نقش نمای متمم نیز می گویند. حروف اضافه ازنظرساختمان دودسته اند:
1-حروف اضافه ی ساده
2-حروف اضافه ی مرکب حروف اضافه ی ساده عبارتنداز: از، به ، با ،بی ، در ، بر ، برای ،تا ، مگر ،جز ، الا ، الّا، چون، اندر، زی و ...... واژه هایی مانند: مثلِ ، مانندِ، غیرِ ، رویِ ، زیرِ ، پهلویِ ، بالایِ ،سوایِ ، بدونِ ، بهرِ،..... نیز با کسره ای که درپایان آنها می آید حروف اضافه هستند .
نکته: تا وقتی حرف اضافه است که نهایت و انتها رادر زمان یا مکان برساند.
چون وقتی حرف اضافه است که به معنی مثل ومانند باشد. بی وبا چنانچه باکلمه ی بعدازخود صفت بسازند پیشوند به حساب می آیندوحرف اضافه نیستند. مثل کلمه ی بی دولت ،بیسواد ،بی ادب ، با فرهنگ، بانمک و .....
حروف اضافه ی مرکب : حروف اضافه ی ساده گاه با یک اسم می آیند وحرف اضافه ی مرکب می سازندوفهرست بازی دارند . برخی از حروف اضافه ی مرکب ساخته شده از: به : به غیرِ، به اضافه ی ِ، به علاوه ی ِ، به وسیله ی ِ،به استثنایِ ، به مجردِ ،به جهتِ ،به خاطرِ از: ازنظرِ ، ازرویِ ، ازسرِ ، ازقبیلِ ، ازلحاظِ ، ازحیثِ ، ازجمله یِ در : دربرابرِ ، درمقابلِ ، درباره یِ ، درموردِ ، درمیانِ ، درخصوص ِ بر: براثرِ ، براساسِ ، برطبقِ ، برحسبِ با: باوجودِ
نکته : طرز تشخیص حروف اضافه ی مرکب :حرف اضافه درصورتی مرکب است که نتوان برای جزءاسمی آن وابسته ی پیشین آورد،یعنی آن راگسترش داددرغیراین صورت حرف اضافه مرکب نیست مثلاً کلمه ی« به عنوانِ» درجمله ی او به عنوانِ رئیس جلسه سخنرانی کرد.حرف اضافه ی مرکب است امادرجمله ی به عنوانِ مقاله توجه کنید. به حرف اضافه ی ساده است وعنوان متمم زیرا برای عنوان می توان وابسته ی پیشین آورد وگفت به این عنوان مقاله توجه کنید.
بر گرفته از :دستورزبان فارسی تألیف دکتر وحیدیان کامیار دستورزبان فارسی تألیف دکتر انوری/احمدی گیوی
کل ترکیب بند عاشورایی محتشم
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم حاج ملا علی خیابانی تبریزی در کتاب وقایع الایام داستانی را در مورد محتشم شاعر
مرثیه سرای حضرت سید الشهداء علیه السلام بدین مضمون نقل می فرماید:
گویند:
چون پسر مولانا محتشم در گذشت مرثیه ای در باره او گفت ،شبی حضرت
اسد الله الغالب علی علیه السلام را در خواب دید فرمود:
ای محتشم برای فرزند خود مرثیه وشعر سرودی ولی چرا برای قره العین و نور چشمانم
حسین مرثیه نگفتی ؟
صبح که بیدار شد در اندیشه این خواب بود ،که شبی دیگر باز امیر المومنین علیه السلام را در خواب دید که فرمود:
برای فرزندم حسین مرثیه ای بگو!
عرض کرد فدایت شوم ،چه بگویم ؟
فرمودند بگو :
(باز این چه شورش است که در خلق عالم است )
بیدار شد مصرع دیگر در خاطرش بود همان ساعت به یمن توجه شاه اولیاءواز برکت عنایات ان حضرت به سرودن بقیه اشعار ادامه داد تا به این مصرع رسید :
(هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال )مصرع دیگر به خاطر او نمی رسید ودر ذهن نمی امد ،
چند روزی بر این منوال گذشت ،شبی حضرت قائم علیه السلام را در خواب دید که فرمودند:
بگو:
(او در دل است وهیچ دلی بی ملال نیست )
مقصود این است که شبهه ای در این نیست که مرثیه ایشان مورد قبول حضرت رسول مختار
صلی الله علیه واله وسلم است .لذا تا این اندازه مقبولیت عامه پیدا نموده که در هر کوی وبرزن
اشعار او به صورت کتیبه ها بر روی در ودیوارتکایاومساجد ومراکز مذهبی نصب شده است .
(نقل از وقایع الایام خیابانی ص ??طبع سنگی )
بسم الله الرحمن الرحیم
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان وخلق جهان جمله درهم است
گویا طلوع می کند از مغرب افتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن وملک بر ادمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد ادم است
خورشید اسمان وزمین نور مشرقین
پرورده کنار رسول خدا حسین
بند دوم
کشتی شکست خوردهء به طوفان
در خاک وخون طپید به میدان کربلا