نگاهی به رویکرد مدیریتی و راهبردی پیامبر اکرم (ص) در مدینه
رسول خدا، حضرت محمد (ص)، در نخستین روزهای ورود به مدینه، علاوه بر آموزش و تربیت، شخصاً به رتق و فتق امور و اداره تمام شئون زندگی و حیات امت اسلامی پرداخته و زعامت سیاسی جامعه را بهعهده گرفت. ایشان در جزیرةالعرب که هیچگونه دولت و حکومتی در آن وجود نداشت و تنها نظام قبیلهای مبتنی بر تعصبهای قومی و عصبیتهای جاهلی بر اعراب بدوی آنجا حاکم بود، نخستین دولت اسلامی را پیریزی و تأسیس کرد.
بررسی دقیق تاریخ اسلام نشان میدهد، پیامبر (ص) با عنایت به اقداماتی نظیر دعوت خویشاوندان، دعوت قبایل عرب، پیماننامه عقبه و هجرت، تشکیل دولت اسلامی را در سرزمین حجاز که فاقد هر گونه قدرت مرکزی بود و صرفاً قبایل براساس همبستگی قبیلهای و خانوادگی با هم مرتبط بودند سرلوحه اهداف خویش قرار داد و در فرصتی مناسب با هجرت به مدینه، اولین دولت اسلامی را تشکیل داد. سپس با اقداماتی نظیر پاسخ به تعارضات و تحرکات، بیعت گرفتن، مشاوره با مردم، اجرای اصل عدالت و مساوات، بنای مسجد و اقامه جماعت، ایجاد پیمان برادری بین شهروندان مسلمان، تدوین قانون اساسی، تأمین امنیت ثغور اسلامی، سازماندهی نیروی نظامی و تنظیم و تشکیل نظام اداری، هدایت و کنترل اقتصاد و بازار سرمایه، وضع قوانین براساس آیات الهی، و فصل خصومات و صدور احکام قضایی، ساختار سیاسی دولت خود را تکمیل کرد. آنچه در این نوشتار میآید نگاهی گذرا برعملکرد یا رویکرد پیامبر اکرم (ص) در ساختار حکومت خود است..
جهت مطالعه کامل این مقاله به بخش کتاب و مقاله مراجعه بفرمایید.
یازدهمین ستاره آسمان امامت و ولایت ، امام حسن عسکری علیه السلام است .امام همامی که با بیانی شیوا و دلنشین قرآن کریم را تفسیر کرد و در طول دوران امامت خویش، مسیر حق اهل بیت(ع) را برای مردم آشکار ساخت و با بشارت آمدن منجی موعود، مسلمانان را به فردایی روشن نوید داد.
زندگانی ائمه اطهار(ع) برای شیعیان و بلکه تمامی انسان ها باید سرمشق و الگو باشد و این موضوع به طور صِرفبحث عبادت و اخلاق نیست، بلکه تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی آنان را در بر می گیرد.
تشکیل حکومت اسلامی هدفی بوده که تمامی ائمه(ع) برای آن تلاش کرده اند. در این میان امام حسن عسکری(ع) با وجود اینکه در منطقه ای نظامی و تحت کنترل شدید اطلاعاتی دشمن بود، ضمن حفظ روابط تشکیلاتی با شیعیان در راستای هدایت یاران، از جان امام دوازدهم(عج) نیز محافظت به عمل می آورد. احساس مسوولیت در قبال جامعه اسلامی و لزوم هدایت جامعه و جلوگیری از انحراف امت اسلامی باعث شد که نه تنها در حوزه های غیر حکومتی، بلکه در برخی امور که متخص حکومت است، نیز موضع گیری کرده و ارایه رهنمود کند. یازدهمین پیشوای شیعیان امام حسن عسکری(ع) با ارج نهادن به چهره های فرهنگی شیعه و بشارت آمدن منجی موعود، مسلمانان را به دستیابی به آرمان های والای اسلام امیدوار ساخت.
ََسیره پیامیر در برخورد با ناهنجاریها برخورد با یهودیان معاند
بیشترین برخورد عملى پیامبر با یهودیان و مشرکانى بود که در مقابله با پیامبر و دین اسلام، اقدامات عملى داشتند. دو پیمان عمومى و خصوصى با سه طایفه بزرگ یهودیان مدینه(بنى قریظه، بنى نضیر، بنى قینقاع) منعقد شد، اما آنان ضمن نقض پیمانهاى خود، دست به اقدامات آشکارى علیه مسلمانان زدند که پیامبر چارهاى جز برخورد عملى نداشت. مهمترین اقدامات تخریبى و ضدّ امنیتى آنان عبارت بود از: حمایت از مشرکان، تفرقهافکنى میان مسلمانان، تحریف، ایجاد تردید در میان مسلمانان، تمسخر و فریب. سزاوار است اکنون مواردى از برخورد پیامبر با این عده، ارائه گردد :
1. کعببن اشرف؛ اصل او از قبیله طى بود، ولى پدرش به خاطر خونى که از قبیله خویش ریخت، به مدینه آمد و به «بنى نضیر» پیوست. مادر کعب، دختر ابوحقیق، چهره شناخته شده بنى نضیر بود و خود کعب نیز در میان یهودیان جایگاهى داشت. او هماره به فتنهانگیزى علیه مسلمانان دست میزد و حتى فتنهگرى او از حد گذشت. به همین دلیل، پیامبر فرمود: «کیست که شر او را کم کند؟» محمد بن مسلمه، داوطلب شد و همراه ابونائله و سه نفر دیگر از اوسیان، شبانه او را به قتل رساندند[1].