زن و خانواده در نگاه فاطمه(س)

زن و خانواده در نگاه فاطمه(س)

نویسنده : فرزانه حکیم زاده

فاطمه(س)کوثر خداست. ادامة رسول(ص)و همتای علی(ع) است. جمال و جلال خداوندی در وجود فاطمه تجلی یافته و با نور فاطمه(س)می توان در مسیری حرکت کرد که به خداوند منتهی می شود. فاطمه زهرااست؛ یعنی کسی که هم وجودش به نور الهی روشن شده و هم اینکه در پرتو روشنایی وجودش رهروان، راه را از بیراهه تشخیص می دهند و سرگشتگان، مسیر هدایت را می یابند. زهرا(س)معرف نهایت کمال زن و اوج عروج یک انسان است.

او قلة بلندی است که هر چه به سوی او حرکت کنی و به بالای قله نزدیک تر شوی، چشم انداز وسیع تری را خواهی دید. در جغرافیای کوچک خانه فاطمه(س)آن چنان معرفت و عشق خدا تجلی یافت که نور آن از بسیط زمین تا اوج افلاک گسترده شد و فرزندانی در دامان پاکش تربیت شدند که میراث هدایت گری همه انبیا و اولیای خدا را بر دوش کشیدند. از آن روی که سیرة فاطمه(س) در همة زمینه ها برای همة مؤمنان و به ویژه برای زنان الگویی تام و تمام است، بر آن شدیم تا بدانیم که از منظر فاطمه(س) کمال زن در چیست و زنان در رابطه با حفظ خانواده سالم و ساختن جامعه ای در حال رشد، چه نقشی دارند. در نوشتار حاضر در نهایت اجمال و اختصار به پاسخ این پرسش ها می پردازیم و برای ورود به بحث ابتدا دو دیدگاه رایج در مورد زنان را مطرح کرده و سپس نگاه حضرت به زنان را بررسی می کنیم.

دو دیدگاه کلی در مورد زنان

می توان گفت که در یک تقسیم بندی کلی، دو نظریه در مورد زنان وجود دارد:

دیدگاه اول؛ این دیدگاه، به دیدگاه متحجرانه و واپس گر معروف است و زن را موجودی طفیلی و وابسته به مرد دانسته و اصولاً هدف از خلقت زن را این می داند که نیازهای مرد را تأمین کند و نسل بشر ادامه یابد. در این دیدگاه شخصیت فکری و روحی زن تابعی از شخصیت پدر و یا همسر اوست و زن همان گونه می اندیشد که مردان زندگی او می اندیشند و از خود استقلال و ابتکاری ندارد. در همة جوامع بشری نمونه این نوع نگاه به زن وجود داشته تا آنجا که در برخی از جوامع وقتی زنی همسر خود را از دست می داد، دیگر دلیلی برای ادامة زندگی نداشت و پیکر او را نیز در کنار جسد همسرش زنده زنده می سوزاندند. در این دیدگاه استقلال فکری، اقتصادی و حق رأی و تصمیم گیری برای زنان معنایی ندارد و تنها مردان هستند که در همة این امور تصمیم گیرنده اصلی بوده و سرنوشت زنان نیز در دست آنان است. در برخی از کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی در حال حاضر نیز زنان از شرکت در همة انتخابات محروم بوده و حق رانندگی و تنها مسافرت کردن را ندارند.

ادامه مطلب: زن و خانواده در نگاه فاطمه(س)

حدیثی از حضرت زهرا

قالَتْ علیها السلام: حُبِّبَ إ. لَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ کِتابِ اللّهِ،

وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.

سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا،
انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا.

فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوی حضور اجتماعی سیاسی زن مسلمان

تبلور شخصیت و هویت انسانی به عوامل گوناگونی از جمله امکان تاثیرگذاری از رهگذر حضور در عرصه اجتماعی وابسته است. از این رو، در حرکت احیاگرانه پیامبران الهی و از جمله پیامبر اعظم (ص) توجه ویژه‌ای به این موضوع مبذول گردید تا آنجا که با هدف پاسداشت هویت و کرامت انسانی زن، با در نظرگرفتن حقوق متناسب با توانمندی‌های او به همراه انتظار انجام تکالیف و وظایفی در شأن وی، از کهتری مقام زن در برابر مرد کاسته شد و از این طریق امکان تحقق استقلال شخصیتی و رفتاری برای جنس زن فراهم آمد. رسالت پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله در زدودن خرافات جاهلیت و معرفی جایگاه شامخ زن در حیات اجتماعی-سیاسی، در رفتار آن بزرگوار با فاطمه زهرا علیهاالسلام تجلی یافت. به رغم همه این اقدامات درپی وفات آن حضرت (ص)، باردیگر بیم آن می‌رفت که با تقویت تفکیک عرصه خصوصی از عمومی، جنسیت بر هویت غلبه یابد و انسانیت زن در پیشگاه مردانگی مرد ذبح گردد. از این‌رو، اقدامی قاطع لازم می‌آمد که با گرامی‌داشت مقام زن، کرامت انسانیت را پاس نهد و این مهم جز از رهگذرخاندان نبوت و آن هم به دست تربیت شده بلافصل نبی، شدنی نبود.

 

برای مطالعه کامل این مقاله جالب به قسمت * کتاب و مقاله * مراجعه بفرمایید .

 

 

تعليم و تربيت و دنيای ناشناخته دينی كودكان

تعليم و تربيت و دنيای ناشناخته دينی كودكان

 

ناصر باهنر

امروزه، كودكان ما در سپهر بي‌كران اطلاعات و ارتباطات، و در معرض پيام‌هاي بي‌شمار ديني قرار دارند كه اين مسئله، هشياري دربارة اين مخاطبان كم‌سن وسال را وظيفه‌اي انكارناپذير مي‌سازد. يكي از مباحثي كه دست‌اندركاران حوزة تعليم و تربيت ديني بايد به‌طور گسترده با آن آشنايي پيدا كنند، نحوة استنباط كودكان در سنين مختلف، از موضوعات و مفاهيم ديني است. به‌يقين، شالودة تفكر ديني آنان را مي‌توان در همين مفاهيم و برداشت‌هاي گوناگون جست‌وجو كرد. اگر درصدد هستيم تا پيام‌رساني مذهبي، متناسب با ويژگي‌هاي دانش‌آموز را برنامه‌ريزي كنيم، ناچاريم در دنياي كودكانة آنان گام نهاده، از ديد آنها به معارف ديني بنگريم.

مراحل رشد و تكامل درك ديني كودكان و نوجوانان، به دوره‌هاي سه‌گانة تفكر مذهبي شهودي، مذهبي عيني و مذهبي انتزاعي تقسيم مي‌شود.

براين‌اساس، مي‌توان تعليم و تربيت ديني كودكان را در دو دورة كلي خردسالان 5 تا 9 سال و كودكان 9 تا 13 سال برنامه‌ريزي كرد. تعليم و تربيت ديني خردسالان بايد توأم با بازي، شوخي، سرگرمي و داستان‌گويي باشد تا ارتباط مربي و متربي از جاذبه و تأثير لازم برخوردار شود؛ در دورة دوم نيز استفاده از داستان، شعر، سرود، نمايشنامه و فعاليت‌هاي عملي و هنري مختلف و سرگرمي‌هاي گوناگون، يكي از ضرورت‌‌هاي تعليم و تربيت به‌‌شمار مي‌آيد.

كليدواژه‌ها: تعليم و تربيت، دين، روان‌شناسي، كودك.

مقدمه

دليل عمدة عدم موفقيت دربارة تربيت ديني كودكان، نقص در برنامه‌هاست نه در كودكان. عدم آگاهي از برداشت‌هاي كودكانه، تعليم و تربيت ما را دچار نواقص و كمبودهاي گوناگوني خواهد كرد؛ از جمله اينكه سبب خواهد شد معارف ديني در سطوحي ارائه شود كه با فهم كودكان متناسب نباشد و گاه اين ماية خستگي‌ و دل‌زدگي آنان از معارف ديني و حتي اصل اسلام مي‌‌شود. افزون بر اينكه تفكر خام و محدود، آنان را نه‌تنها از تصورات و برداشت‌هاي غيرواقعي نجات نمي‌بخشد، بلكه اين تصورات دور از واقعيت را تقويت خواهد كرد؛ زيرا كودك ناچار است براي درك مفاهيمي فراتر از استعداد خويش، به همان تفكرات كودكانه و خام روي آورده، از اين طريق خود را قانع سازد. ازاين‌روي، ضروري است دست‌اندركاران تعليم و تربيت ديني با پژوهش‌هاي انجام‌شده دربارة برداشت كودكان و نوجوانان از مفاهيم ديني آشنايي پيدا كنند و يافته‌هاي آنها را مد نظر داشته باشند.

در اين مقاله، بر اساس تحقيقات ميداني و نظري صورت‌گرفته، به مراحل رشد و تكامل درك ديني كودكان و نوجوانان مي‌پردازيم و به برخي از برداشت‌هاي كودكان از مفاهيم ديني اشاره مي‌كنيم. در پايان، وظايف اساسي در تعليم و تربيت ديني اين مخاطبان كم‌سن‌وسال را مرور خواهيم كرد.

روان‌شناسي ديني مخاطبان

سنت مطالعات فرهنگي، در مرز ميان علوم اجتماعي و علوم انساني قرار دارد. در حوزة روان‌شناسي، مكاتب مختلفي براي مطالعه و بررسي وجود دارد كه از جملة آنها مي‌توان به دو مكتب رفتارگرا و شناخت‌گرا اشاره كرد. رفتارگرايي بر تغييرات قابل مشاهده در رفتار تأكيد داشته، و يادگيري را در يك فرايند ارتباطي بين محرك و پاسخ تحليل مي‌كند؛ حال‌آنكه شناخت‌گرايي، بر مطالعة فرايندهاي دروني انسان و درك و تفكر او متمركز است و تفسيرگر برداشت‌ها و دريافت‌هاي دروني او مي‌باشد. مكتب شناخت‌گرا در روان‌شناسي، با سنت مطالعات فرهنگي و درنتيجه نظرية دريافت،پيوندهاي مفهومي و روش‌شناختي عميقي دارد .در اين ديدگاه، اين پيش‌فرض وجود دارد كه پيام‌هاي رسانه‌‌اي داراي معاني ثابت يا ذاتي نيستند، بلكه به هنگام دريافت محتوا از سوي مخاطب است كه آنها معنا پيدا مي‌كنند. به‌اين‌ترتيب، مخاطب مولد معناست و آنها را بر پاية مختصات ذهني و شرايط فرهنگي خود دريافت و تفسير مي‌كند.

 

برای مطالعه و دانلود این  مقاله  به قسمت کتاب و مقاله مراجعه بفرمایید.