شخصیت معنوی حضرت عباس

بدون تردید، شخصیت انسان به پاک سازی و به سازی معنوی است و در تعبیر اسلام، به تزکیه و تعلیم و به عبارت روشن تر به دو نیروی «دفع و جذب» است. اگر دفع و جذب متوقّف گردد، انسان در پرتگاه سقوط و نیستی قرار می گیرد؛ زیرا رشد و تعالی شخصیت آدمی، بستگی به این دو نیرو دارد: 1. دفع و پاک سازی عوامل و زمینه های سقوط، مانند دفع گناهان از روح و روان.
2. جذب فضائل و ارزش ها، مانند جذب ایمان، علم، عمل صالح و خصال نیک در روح و روان و آراسته گردانیدن آن.
به طور کلّی بشریت باید با نیروی «تقوا»، روح و روان را از موانع کمال (گناهان) خالی نموده، سپس آن را با فضایل اخلاقی زینت دهد تا نور خدا و ارزش های ملکوتی در سراسر وجودش متجلّی و آشکار شده، به هدف اصلی خلقت؛ یعنی بندگی خدا و نیل به کمال اصیل الهی دست یابد.
با این توضیح، مشخّص می گردد که حضرت عباس علیه السلام کمالات معنوی و ابعاد وجودی اش ناشی از برخورداری از ارزش های والای انسانی و دوری از گناه و گناهکاران است و عبودیت خالصانه او در برابر خدا و تواضع در مقابل بندگان خاصّ الهی؛ از جمله پدرش امیرمؤمنان علیه السلام و برادرانش امام حسن و امام حسین علیهما السلام، باعث رشد و بالندگی شخصیت معنوی و رسیدن به کمالات و ارزش های وجودی ایشان گردیده است.
ابعاد وجودی حضرت عباس علیه السلام که برگرفته از شخصیت والا و معنوی و عظمت اخلاقی ایشان بود، عبارتند از:
فداکاری، ایثار، فضیلت، شجاعت و دلیری، رشادت جسمی و روحی، زهد و تقوای الهی، فتوّت و جوانمردی، که همه آنها ناشی از بزرگواری و شایستگی حضرتش بود. و بر این اساس و به دلیل برخورداری از فضایل بی شمار، وجود حضرت عباس علیه السلام سرشار از کنیه ها و القاب بسیار پسندیده ای گردید که هر کدام، بیانگر یکی از ابعاد درخشان وجودی و زندگی پرنور اوست...(1)

ادامه مطلب: شخصیت معنوی حضرت عباس

مکتب امام حسین و درسهایی که به ما آموخت

دانشگاه و مکتب امام حسین(ع) به وسعت تاریخ دارد که برای همه جهانیان درس های زیادی آموخته، که در هیچ دانشگاه و مدرسه‌ای تدریس نشده است و از این رو راه و منش سید الشهدا، امروزه الگوی برای مبارزات ملت‌های آزاده جهان شده است.

 امام حسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان با عمل به فرامین الهی، به انسان های مؤمن، آزاده، جوان مرد و فداکار آموختند، که هنگامی که اساس مکتب با خطر مواجه می شود، باید در راه حفظ و پاسداری آن از هیچ گونه جانفشانی، فداکاری، ایثار و مقاومت دریغ نورزند.

بدون شک درس های دانشگاه نهضت حسینی آن قدر شور انگیز، متنوع و فروان است، که هنوز با گذشت چندین قرن هر روز و هر دم هم بر جلوه و شور آن افزوده می شود، چرا که استاد این دانشگاه امام حسین(ع) است و درس های این متکب، ایمان، ایثار، عزت، آزادگی، عشق به خدا، شجاعت، عمل به تکلیف و ... و از برنامه های اصلی این دوره، «امر به معروف و نهی از منکر»، « فداکاری در راه مکتب»، «آزاده زندگی کردن»، «حفظ عفاف و پاسداری از حجاب»، « درس توحید»، «حفظ مقدسات اسلامی»، «درس امام شناسی»، «ظلم تیزی»، «جوان مردی و فرزانگی» و «پایبندی به نماز»، و همچنین تلاش برای اصلاح جامعه و مبارزه با مفاسد است.

ادامه مطلب: مکتب امام حسین و درسهایی که به ما آموخت

مکتب امام حسین و درسهایی که به ما آموخت

دانشگاه و مکتب امام حسین(ع) به وسعت تاریخ دارد که برای همه جهانیان درس های زیادی آموخته، که در هیچ دانشگاه و مدرسه‌ای تدریس نشده است و از این رو راه و منش سید الشهدا، امروزه الگوی برای مبارزات ملت‌های آزاده جهان شده است.

 امام حسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان با عمل به فرامین الهی، به انسان های مؤمن، آزاده، جوان مرد و فداکار آموختند، که هنگامی که اساس مکتب با خطر مواجه می شود، باید در راه حفظ و پاسداری آن از هیچ گونه جانفشانی، فداکاری، ایثار و مقاومت دریغ نورزند.

بدون شک درس های دانشگاه نهضت حسینی آن قدر شور انگیز، متنوع و فروان است، که هنوز با گذشت چندین قرن هر روز و هر دم هم بر جلوه و شور آن افزوده می شود، چرا که استاد این دانشگاه امام حسین(ع) است و درس های این متکب، ایمان، ایثار، عزت، آزادگی، عشق به خدا، شجاعت، عمل به تکلیف و ... و از برنامه های اصلی این دوره، «امر به معروف و نهی از منکر»، « فداکاری در راه مکتب»، «آزاده زندگی کردن»، «حفظ عفاف و پاسداری از حجاب»، « درس توحید»، «حفظ مقدسات اسلامی»، «درس امام شناسی»، «ظلم تیزی»، «جوان مردی و فرزانگی» و «پایبندی به نماز»، و همچنین تلاش برای اصلاح جامعه و مبارزه با مفاسد است.

ادامه مطلب: مکتب امام حسین و درسهایی که به ما آموخت

رابطه میان بعثت پیامبر ص و رشد فضایل اخلاقی

 

رابطه میان بعثت پیامبر ص و رشد فضایل اخلاقی

حضرت ختمی‌مرتبت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم هدف از بعثت و نبوت خود را در این جمله خلاصه کرده فرمودند: «انِی بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق» به این معنا که «من مبعوث شدم تا مکارم و فضیلت‌های اخلاقی را به تمامیت برسانم و کامل کنم.»، همین نکته در روایت دیگری از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در کتاب شریف نهج‌البلاغه عنوان شده است که فرمودند: «یثیروا لهم دفائن العقول» به این مفهوم که انبیاء علیهم السلام مبعوث شدند تا گنجینه‌های مدفون‌شده عقل بشری را برانگیخته کنند، گویا به کمال رساندن مکارم اخلاقی و مبعوث کردن گنجینه‌های عقل، هر دو، با هم در ارتباط هستند. وقتی روش و سبک زندگی شخصیت‌های مهم صدر اسلام را مرور می‌کنیم، این نکته مشخص می‌شود که اصحاب گرامی پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله، مانند ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عمار یاسر و دیگران تلاش زیادی در مسیر حق‌گویی، پرهیزکاری، ایثار، خدمت به مردم، شجاعت، عدالت و سایر مکارم اخلاقی داشتند به‌طوری که به اوج قله‌های کمال و فضایل اخلاقی و دینی رسیدند.

هدف غایی از رسالت نبی مکرم اسلام که اتمام مکارم اخلاق و رشد عقلی بشریت بوده، پرداخته است. آن‌طور که این کارشناس دینی عنوان می‌کند، در سبک زندگی مردم آن دوران مشاهده می‌شد که در همه امور به قعر تاریکی‌ها و جهالت فرو رفته بودند، دختران را که به‌عنوان نعمت به آن‌ها داده می‌شد، زنده به گور می‌کردند و از داشتن دختر، خجالت‌زده بودند. در زمینه‌های اقتصادی به‌شدت اهل ربا و قمار بودند و درآمدهای حرام داشتند. روابط درون خانواده و اجتماعی به‌شدت نزول کرده و فرهنگ غلطی بر زندگی آن‌ها حاکم شده بود. البته این فرهنگ غلط تنها به مردم ساکن شبه‌جزیره عربستان محدود نمی‌شد، بلکه در سراسر دنیا و در سرزمین‌های دیگر هم نمونه‌های زیادی از اندیشه‌ها و آرای خرافی و باطل وجود داشت. به‌عنوان مثال حتی یونانیان آن زمان که در علم فلسفه فعال بودند، باور داشتند که موجودات زنده سه نوع هستند، شامل: انسان، حیوان و زن(!)، درواقع زنان را جزء انسان‌ها نمی‌دانستند و طبق همین باور غلط و اندیشه منحرفانه، زنان را از هر نوع حقوق انسانی دور می‌دانستند و آن‌ها را مثل حیوانات خرید و فروش می‌کردند.

ادامه مطلب: رابطه میان بعثت پیامبر ص و رشد فضایل اخلاقی