روز آخر چقدر عرفانیست
چشمهایم عجیب بارانیست
عطر حنت تمام شد افسوس
آخرین لحظه های مهمانیست
عید بندگی بر ره یافتگان ضیافت الهی مبار باد.
روز آخر چقدر عرفانیست
چشمهایم عجیب بارانیست
عطر حنت تمام شد افسوس
آخرین لحظه های مهمانیست
عید بندگی بر ره یافتگان ضیافت الهی مبار باد.
*آیه ۵ سوره ابراهیم*
*بسم الله الرحمن الرحیم*
_وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ
لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
ما موسى را با آیات [و معجزات] خود فرستادیم [و دستور دادیم]؛ قومت را از تاریکىها بهسوى نور خارج
ساز و ایّام اللهِ [روزهاى خاصّ الهى] را به آنان یادآورى کن. در این، نشانههایى است براى هر شکیباى
شکرگزار.
*روایت ذیل آیه*
✨ الباقر (علیه السلام)- أَیَّامُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلَاثَهًْ: یَوْمٌ یَقُومُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ یَوْمُ
الْکَرَّهًْ وَ یَوْمُ الْقِیَامَهًْ.
امام باقر (علیه السلام)- *أَیَّامِ اللهِ سه روز است؛ روزی که قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام
میکند؛ روز رجعت و روز قیامت.* [تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۳۴۰ البرهان/ نورالثق
سفره دارد جمع می گردد،این گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم
یا رب این شرمنده ی غرق خطا را عفو کن
بر در این خانه من بهر امیدی آمدم
پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن
دست خالی آمدم، با دست خالی می روم
یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن
پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن
خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن
جان آقای خراسان، جان سلطان غریب
هم وطن های علی موسی الرضا را عفو کن
من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین
جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن
بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین
گریه کن های غم کرببلا را عفو کن
جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر
حرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن
قال الامام علی علیه السلام :
عَجِبتُ لِمَن یَقنَطُ و مَعَهُ الاستِغفارُ
در شگفتم از کسی که می تواند استغفار کند ولی ناامید است.
نهج البلاغه - حکمت 78
شهادت اسوه تقوا و عدالت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام تسلیت و تعزیت باد.
امام علی(ع)، معیارهای عدالت را نیک شناخت، و با ژرفترین واژهها و جملهها آن را بازگفت، و در عینیت
زندگیِ خویش - با همة فراز و نشیبها - آن را به پیدایی آورد. او لحظهای و ذرهای از میزان عدل فاصله
نگرفت، حتی در میدان جنگ و با دشمنترین دشمنان. او با قاتل خویش به عدالت رفتار کرد، و سرانجام
هستی خویش در این راه نهاد، و خود شهید عدالت گشت. چنین چهرهای در سراسر تاریخ انسان، علی(ع)
بود.
امام علی(ع)، به عدل و عدالت بهعنوان قانونی عام و فراگیر، و سنتی تغییرناپذیر در جهان خلقت مینگرد،
و آن را در اجتماعات بشری و در نظام تشریع، ضرورتی تخلفناپذیر میشناسد، و بر ضرورتِ هماهنگی دو
نظامِ تکوین و تشریع، تاکیدهایی اصولی دارد؛ بدان پایه که مذهب و مکتب او، مکتب عدل و عدالت
شناخته شده است.
«... این مذهب، مذهب عدل است و از همین جاست که از قدیم گفتهاند: «التوحید و العدل علویان:
توحید و عدل دو اصل علویند.» ذکر «عدل» در کنار «توحید»، نخست به مفهوم اعتقادی آن بازمیگردد،
یعنی اثبات عدل بهعنوان یکی از صفات خداوند که متمم عقیدة توحید است؛ و همین عدل، مقتضی آن
است که عدل اقتصادی و معیشتی و قضایی و... نیز جزء ارکان بنیادین دین اسلام باشد، زیرا نمیشود
خدای عادل، راضی به ظلم باشد، و عدل عملی را از بندگان نخواسته باشد... .