بي ترديد امروزه، رسانه ها يکي از مهمترين و مؤثرترين عوامل تربيت در هر جامعه اي است. رسانه ها با وسعت دامنه خود، در حکم دانشگاه عمومي است که با همه اقشار جامعه سرو کار دارند، اگر رسانه هاي يک جامعه در اختيار نيروهاي متعهدقرار گيرند، مي توانند زمينه رشد و شکوفايي آن جامعه را فراهم نموده و آن را به سوي سعادت و کمال سوق دهند ؛ ولي اگر در اختيار افراد غير متعهد و وابسته قرار گيرند به عاملي از عوامل تباهي فرهنگ و اعتقادات يک جامعه، بدل شده و آن جامعه را به تباهي خواهد کشاند. کشور ما افغانستان نيز نه تنها از قاعده فوق مستثني نيست، بلکه آزادي رسانه ها از يک سو و تهاجم فرهنگي دشمنان از سوي ديگر، ضرورت بحث از رسانه ها و نقش آنها را در هدايت و جهت دهي جامعه، دوچندان نموده است. با درک اين مهم، نوشتار حاضر در صدد است که نقش رسانه ها را در تربيت ديني با نگاه به کشور ( افغانستان) مورد بحث و کنکاش قرار دهد و پس از آن، ضمن تبيين آفت ها و آسيب هاي فراروي آن، راهکارهايي را با تأکيد بر رهنمودهاي امام خميني(ره) جهت بيرون رفت از آسيب هاي موجود ارائه دهد.
انسان در زندگي اجتماعي و در برخورد با ديگران، نياز شديدي بهارتباط دارد و تنها از اين طريق است كه نيازهاي فردي و اجتماعي خودرا برآورده ميكند. انساناز همان آغاز براي برقراري ارتباط و رساندن پيام خود به ديگران،شيوههاي گوناگوني را بهكار برده است؛ از كلمات واشارههاي رمزي اوليه گرفته، تا استفاده از پيشرفتهترين و در عينحال پيچيدهترين وسايل ارتباطي مدرن امروزي. هرچند که رشد رسانهها و وسايل ارتباط جمعي كه در ابتدا بسيار ساده و ناچيز بوده، ليکن در عصر حاضر شاهد تحوّل چشمگيري است.
پيدايش فن سينما در ابتداي قرن بيستم، ظهور رسانههاي جمعي نظيرراديو و تلويزيون، توليد و انتشار نوارهاي ويدئويي و راهيابيآن به خانههاي مردم در دهههاي آخر قرن بيستم و همچنين بوجود آمدن پديدهيشگفتانگيز ماهواره و شبكهاي انترنت از مظاهر تحول اين صنعت، درعصر حاضر به شمار مي آيد، كه انسانها مي تواند آن ها را براي رسيدن به مقاصدمختلفي نظير اطلاع رساني، تعليم و تربيت، انديشهپروري، فرهنگسازي، هدايت و راهنمايي، افزايش آگاهيهاي اجتماعي و ... بهكار گيرد.
امروزه رسانههاي جمعي علاوه بر آنكه ابزاري براي سرگرمي و تفريحمردماند، وسيلة براي تعليم و تربيت ، فكر و انديشه و موجب تحول و تكاملجامعه مي باشد که از اين جهت بسيار حايز اهميتاند. به همين سببميتوانند نقش مهمي در تعليم و تربيت نسل حاضر به خصوصنسل جوان ايفا كنند.و دريک کلام رسانهها تعليم دهندگان و مربياني اند كه ادعاي معلمي و مربي گري ندارند.
در دنياي امروز که همه چيز به سمت صنعت و تکنولوژي در حال حرکت است، سهم خانواده ها و حتي معلمان در تكوين شخصيت دانش آموزان، روزبه روز كمرنگ تر مي شود و به جاي آن عوامل ديگري همچون رسانه ها نقش عمده اي را برعهده دارند و به صورت شبانه روزي در تغيير انديشه ها و افكار كودكان، نوجوانان و حتي بزرگسالان نقش تأثيرگذار و مهم خود را ايفا مي كنند.
باتوجه به اهميت رسانه ها در امر تعليم و تربيت و گستردگي فعاليتهاي رسانهاي دركشور، لازم است تا با نگاه علمي و با درك اين حقيقت كه از لازمه ي زندگي امروز، استفاده از رسانههاي نوين است؛ ضمن بررسي آسيب ها و چالش هاي فراروي آن، راهكارهاي عملياي را براي دست اندركاران فعالان رسانهاي كشور پيشنهاد نمائيم.
1. واژه شناسي
1_1. رسانه
رسانه در لغت به معناي وسيله رساندن, و يا وسايل ارتباط جمعي است و در اصطلاح عبارت است از: هر وسيله اي که مطلب يا خبري را به اطلاع مردم برساند, مانند راديو, تلويزيون و روزنامه.
امروزه رسانه و يا وسايل ارتباط جمعي مصاديق وسيع و گسترده اي پيدا كرده اند و مانندگذشته فقط به تلويزيون، راديو، روزنامه، مجله و كتاب منحصرنمي گردد؛ بلکه ماهواره، انترنت، سينما، تئاتر، فيلم، نوارهاي صوتي و تصويري، ديسک ها، سي دي ها ، پوستر، عکس، اسلايد، تابلوها، گوشي هاي موبايل... را نيز مي توان از جمله ابزارهاي رسانه اي به شمار آورد.
1_2. تربيت ديني
تربيت ديني يک معنا و اصطلاح خاص دارد که در اين اصطلاح در بين همه ابعاد تربيتي، به رشد معنوي و اعتقادي توجهميشود و بدين وسيله ساير ابعاد تربيتي و حتي ابعادي همچون بعد اخلاقي ازبحث خارج ميشود. به منظور تمايز اين بعد خاص تربيتي، اين نوع تربيت دينيراتربيت ايماني يا معنويناميده اند. مقصود از تربيت ديني، در اين مقاله تربيت ديني به معناي عام آن است که مساوي با تربيت اسلامي ميشود و تربيت ديني به اين معني، يعني حضور قرآن و سيره معصومين(ع) در متن زندگي جامعه و مردم. اين معني شامل همه ابعاد تربيتي در يک بستر ديني شده و ميتوان آن را باتربيت اسلاميمترادف دانست. مراد اين است که کودک ، نوجوان يا جوان مسلمان بهگونهايآموزش ببيند و تربيت شود که بالمآل شخصيت او با اهداف ديني مطرح شده درقرآن شريف و روايات همگوني داشته باشد و نهايتا آنگونه شود که بتوان او رامسلمان به معناي واقعي کلمه دانست. در اين اصطلاح، تربيت ديني محدود بهمسائل اعتقادي، معنوي و يا اخلاقي نمي شود، بلکه رفتار وانديشه آدمي رادر ساير ابعاد فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي، عاطفي و هيجاني نيز در برميگيرد و در يک کلمه شخصيت انسان را پوشش ميدهد. به نظر ميرسد، بسيارياز نوشتههاي اسلامي موجود در باب تعليم و تربيت که تحت عناويني همچونتعليم و تربيت در اسلام،تعليم و تربيت اسلاميواسلام و تعليم و تربيتانجام گرفته است، همين اصطلاح را دنبال نموده است.
2. اهميت تربيتي رسانهها
رسانه ها، به جهت ويژگي هاي ممتازي که نسبت به ساير عوامل تأثير گذار در فرايند تربيت انسان دارند, داراي اهميت به سزايي هستند. قدرت رسانه ها نسبت به ساير عوامل تأثير گذار در فرآيند تربيت انسان ، آن قدر مهم است که برخي معتقدند رسانه ها قادرند نسل جديدي در تاريخ انسان پديد آورند، نسلي که از لحاظ رفتار و افکار و نحوه تعامل با هم نوعان خود، با نسلهاي پيشين تفاوت داشته باشند.
مارشال مک لوهان، يکي از مشهور ترين جامعه شناسان کانادايي و از بزرگ ترين متخصصان مسئله ارتباطات جمعي، چنان اهميتي براي وسايل ارتباط جمعي قايل است که آن را حتي مهمتر از انديشه ديني يعني محتواي اين ارتباط مي داند.
بي ترديد رسانه ها نقش مهمي در تربيت کودکان و بزرگسالان ايفا مي کنند, چرا که بخش زيادي از زندگي افراد جامعه, در کنار اين وسايل سرشار از اطلاعات و داده ها سپري مي شود. وسايل ارتباط جمعي, تمام جهات و ابعاد زندگي انسان ها, اعم از بي سواد و با سواد را پوشش مي دهد. همه جا و به همه صورت, پيام وسايل ارتباط جمعي شنيده مي شود و امواج اين وسايل به همه روزنه ها و آنچه در تمامي تاريخ انسان حريم امن او تلقي مي شد, رسوخ کرده است. اين وسايل, اعم از مکتوب (مثل روزنامه ها ومجلات) و غيرمکتوب ( مثل راديو وتلويزيون) بزرگترين سهم را درراه انتقال ميراث فرهنگي و فکري و تربيت افراد جامعه به عهده دارند که تعالي فرهنگ و تربيت انساني را موجب مي شوند.[vi] بايد خاطر نشان کرد که اگر چه انسان ها مي توانند ازاين ابزارهاي فرهنگي مدرن و جديد در راه رسيدن به تعالي و تربيت صحيح استفاده کنند, اما نبايد ازاين نکته غفلت ورزند که اين وسايل مي تواند انسان ها را به انحراف, فساد و انحطاط سوق دهد. امام خميني (ره) مي فرمايد: «اين دستگاه ها که مربيان فرهنگي جامعه امروزند, بايد وسيله تربيت ملت باشند, يعني نه تنها نبايد با اشاعه ابتذال مانع رشد فرهنگي وضد تربيتي شوند, بلکه بايد مربي بوده و جامعه را تربيت کنند.»
2_1. نقش و گستره راديو و تلويزيون در تربيت ديني
امروزه راديو وتلويزيون همانند مدرسه اي بزرگ بر تمامي ابعاد زندگي انسان حتي در اوقات فراغت و هنگامي که به عنوان سرگرمي مورد استفاده قرار مي گيرد، تأثير مي گذارد و از آنجا که نسبت به ساير مراکز آموزشي از قبيل مدرسه و دانشگاه، از گستردگي زماني و مکاني بيشتري برخوردار است، اهميت زيادي در ابعاد تربيتي کودکان و نوجوانان و جوانان و حتي بزرگسالان پيدا ميکند.
تلويزيون، اين جعبة جادويي قرن بيستم، از جهت جذّابيتهاي ظاهريو سرگرم كردن تماشاچيان، گوي سبقت را از ديگر رسانهها ربوده است،به حدّي كه كمتر بينندهاي از ميان برنامههاي تلويزيون يكي راانتخاب ميكند، بلكه اين تلويزيون است كه برنامههاي جذاب خود رابر بينندگان تحميل ميكند.
جمع شدن عناصر صوتي و تصويري و نيز حركتي در تلويزيون، اين وسيلهرا در نظر آنها داراي جذّابيت دو چندان كرده است و خود انگيزهينيرومندي است تا كودكان و نوجوانان وقت زيادي را صرف نشستن پاي آنكنند.
«ژان کازنو» جامعه شناس و صاحب نظر در علوم ارتباطي، دربيان تفاوت هاي ميان مدرسه و رسانه هاي گروهي مي گويد:
« مدرسه فقط سال هايي اندک از حيات طفل يا جواان را به خود مشغول مي دارد، ولي وسايل ارتباط جمعي بي هيچ محدوديتي در تمامي مراحل زندگي با انسان هايند و از آغاز تا پايان عمر آن ها را پوشش مي دهند، مدرسه فقط ساعاتي چند از حيات طفل يا جوان را در اختيار دارد، حال آن که رسانه هاي گروهي در تمامي ساعات شب وروز به خانه مي آيند ولذا هيچ محدوديت زماني ندارند؛ مدرسه قشري خاصي از انسان ها، آن هم به تعداد اندک را زير پوشش مي گيرد، ولي وسايل ارتباط جمعي همه را پوشش مي دهد».
امام خميني (ره) که نه فقط به عنوان يک مرجع ومجتهد جامع الشرايط و فقيه اعلم در عصر حاضر، بلکه به عنوان يک فيلسوف ومربي بزرگ تعليم و تربيت بشر مطرح، و افکار و انديشه هاي او از جامعيت و ژرف انديشي فراواني برخوردار است، در مورد اهميت تربيتي راديو وتلويزيون نسبت به ساير رسانه هاي جمعي مي فرمايد:
« شما اين را مثل ساير رسانه هاي گروهي حساب نکنيد ، اين يک وضعيت خاصي دارد که اين بچه هاي دو سه ساله، سه چهارساله، به اين نگاه مي کنند و از اين روح آنها اثر گذاشته مي شود تا پيرمردها، تحت تأثير واقع مي شوند واين يک دستگاهي است که در خدمتگزاري مي تواند بهترين دستگاه ها باشد و درخيانت مي تواند بالاترين خيانت را بکند. از تمام دستگاههاي تبليغاتي الان، امروز نقش راديو و تلويزيون از همه دستگاه ها بالاتر است. اگر اين اصلاح بشود يک کشور را مي تواند اصلاح بکند و اگر خداي نخواسته انحراف در اين باشد يک کشور را مي توان منحرف کند. اينهايي که سواد ندارند، خوب، فيلم ها را تماشا مي کنند، حرف ها را هم مي شنوند، آنها هم که سواد دارند خوب هست، اينطور نيست که اين مخصوص به يک دسته اي باشد. بچه هاي کوچولو مي نيشنند و اين عروسک هايي که آنجا چه مي شود مثلا تماشا مي کنند و فيلم ها را تماشا مي کنند، اگر انحراف در اينها باشد، آنها را از همان بچگي منحرف مي کند. اين از مدرسه ها بالاتر است، اين مدرسه عمومي سرتاسري کشور است... لهذا مسئوليت اين، يک مسئوليت بسيار بزرگي است و خدمت در اينجا هم يک خدمت ارزنده بسيار بزرگي است».
در همين راستا حضرت امام خميني (ره) براي راديو و تلويزيون نقش معلم و دانشگاه و براي مخاطبين آنها نقش شاگردي را قايل است:
« راديو و تلويزيون وظيفه دارد که با مردم حکم معلم و شاگرد داشته باشد... به جاي آن چيزهايي که به درد ملت نمي خورد يا مضر به حال ملت است، يک چيزهاي مفيد را به مردم بدهند ... مردم را تغذيه کنند به غذاهاي صحيح و سالم».« اين دستگاه ها، دستگاه هاي تربيتي است، بايد تمام اقشار ملت با اين دستگاه ها تربيت بشوند، يک دانشگاه عمومي است».
امام خميني (ره) نقشي بسيار حساس وحياتي براي راديو و تلويزيون در تربيت ديني و اصلاح جامعه قايل است. همان طور که اگر تربيت به دست مربي صالح يا فاسد باشد، متربي نيز صالح يا فاسد خواهد شد، صلاح و فساد در راديو و تلويزيون را نيز برابر با اصلاح يا فاسد شدن جامعه مي داند:
« .... اين دستگاه [ راديو و تلويزيون] اگر آموزنده باشد، اگر فيلم ها يا خطابه ها يا اخبار جوري باشد که آموزنده باشد، اين بچه کوچولو هم از حالا تربيت مي شود، يک تربيت صحيح واگر چنان چه خداي نخواسته يک خلافي در او باشد، آن بچه ها که کوچک اند از او تربيت فاسد مي شوند... آن ها نگاه مي کنند اگر يک فيلم آموزنده باشد، اين بچه ها تربيت مي شوند به تربيت صحيح؛ و اگر يک فيلمي باشد که بر خلاف باشد، انحراف کننده باشد، بچه تربيت مي شود به تربيت انحرافي، بزرگ ها هم همين طور».
2_1_1. اهميت تربيتي و گسترة راديو وتلويزيون نسبت به مراکز آموزشي
با توجه به سخنان امام خميني (ه) و « ژان کازنو», روشن مي شود که کارکرد راديو وتلويزيون در تربيت کودکان و نوجوانان از جهاتي از کارکرد تربيتي و اجتماعي مراکز و محيط هاي آموزشي (کودکستان، دبستان، مدرسه ، دانشگاه و...) با اهميت تر و بالا تر است، جهات برتري و اهميت رسانه ها را در تربيت خانواده ها و کودکان و نوجوانان نسبت به ساير مراکز آموزشي را مي توان چنين خلاصه گيري نمود:
1. مراکز آموزشي، مانند مدرسه و دانشگاه، محدوديت زماني دارند، يعني فقط سال هايي چند از حيات کودک، نوجوان و جوان را به خود مشغول مي کنند، اما راديو وتلويزيون بي هيچ محدوديتي در تمامي مراحل زندگي با انسان ها هستند و از آغاز تا پايان عمر آن ها را پوشش مي دهند.
2. مدرسه و دانشگاه در سالهاي تحصيل، فقط ساعاتي چند از حيات کودک يا جوان را در اختيار دارند، اما راديو و تلويزيون چنين نيستند. امواج راديو و تلويزيون در تمام ساعات شبانه روز به خانه مي آيند و هيچ محدوديت زماني براي آنها وجود ندارد.
3. مدرسه و دانشگاه از نظر مکان محدوديت دارند، اما راديو و تلويزيون هيچ محدوديتي از اين نظر ندارند، امواج اين وسايل به همه جا، خانه ها، مدرسه، شهر و ورستا مي روند و از اين رو راديو و تلويزيون: « دانشگاهي است که در تمام سطح کشور گسترده است. اين دستگاه ها از مدرسه بالاتر است، اين مدرسه عمومي سرتاسر کشور است. صداي که در اينجا بلند مي شود، همه کشور و تا آنجايي که موج آن مي رود، اين صدا مي رود و نقشي که در اين جا نقش مي بندد، صورتي که دراين جا و سيمايي که در اينجا نشان داده مي شود در همه کشور، در واقع هر جا که اين پوشش دارد، مي رود».
4. مدرسه و دانشگاه قشري خاص از انسان ها را، آن هم به تعداد اندک و در ساعاتي محدود زير پوشش مي گيرد، ولي راديو و تلويزيون همه انسان ها، اعم از با سواد و بي سواد را زير پوشش خويش مي گيرد :« بايد تمام اقشار ملت با اين دستگاه تربيت بشوند. آنهايي که سواد ندارند، فيلم ها را تماشا مي کنند، حرف ها را مي شنوند،آن ها هم که سواد دارند[ همين طور] اين طور نيست که اين دستگاه ها مخصوص به يک دسته اي باشد». مدرسه قشري خاصي از انسان ها، آن هم به تعداد اندک را زير پوشش مي گيرد، ولي وسايل ارتباط جمعي همه را پوشش مي دهد».
2_2. اهميت ماهواره و انترنت در تربيت ديني
بدون شک، غرب به موازات کسب تواناييها و اقتدار در تکنولوژي و صنعت، در عرصهمعنويت و مکارم اخلاقي، شديداً به انحطاط گراييده است و بر اين اساس، نه تنها جوامع غرب،بلکه بيشتر جوامع بشري دستخوش بحرانهاي گوناگون شدهاند از ميان ابزارهايي که فرهنگها و تمدنهاي ديگر را به چالشهاي جدي کشانده، ماهواره و انترنت است که با هدف تهاجم فرهنگي به ديگر کشورها در عرصه رسانهها، جايي براي خود باز کردهاست. و کشورهاي غربي با برنامه هاي حساب شده، جهت انحراف فرهنگي و تهي کردن جوامع اسلامي از هويت و استقلال و فرهنگ خود، فيلم ها و برنامه هاي مخرب را از طريق ماهواره و انترنت در سطح جهان پخش مي کنند. و ظهور وسايل ارتباط جمعي مانند ماهواره و انترنت باعث بروز بسياري از مسايل و نابهنجاري هاي اجتماعي به خصوص در جوامع جهان سوم گرديده است و با قاطعيت مي توان گفت که بخش عمده اي از گرفتاري ها و انحراف هاي جوامع اسلامي از جمله کشور افغانستان نشأت گرفته از نتايج سلطه فرهنگي و ترويج بسياري از انحرافات و فيلم هاي مستهجن و گمراه کننده از طريق همين رسانه هاي عمومي مانند ماهواره و انترنت است.
بيگمان برنامههاي راديويي و تلويزيوني موفق گشتهاند افکار و عقايد انسانهاي بيشماري رادستخوش تغيير سازند. تمدن منحط غرب براي ترويج فرهنگ بي بندوباري و ابتذال اقدام به تأسيس هزارانشبکه راديويي و تلويزيوني کرده است که به صورت شبانهروزي برنامههاي گوناگوني را با اين هدفپخش ميکنند. متأسفانه دستيابي به اين شبکهها در کشور افغانستان به سادگي امکانپذير است؛ زيرا امکانتهيه و دريافت وسايل ماهوارهاي با سهولت و قيمت نازل فراهم آمده است. و در تمام شهر ها و روستا ها ماهواره راه پيدا کرده است بيشتر شبکههاي فارسيزبان ماهوارهاي، در يک تقسيم بنديمعمول، به شبکههاي سياسي و غير سياسي تقسيم ميشوند که بر اساس تحقيقات به عمل آمده تمامياين شبکهها، با وجود هدفها و سليقههاي گوناگون، در هجوم به مباني ديني به طور جدي اشتراک دارندو هر کدام با مأموريتي خاص به مقابله با اسلام برخاستهاند. اين هجوم چه آرام و چه خاموش آغاز شده ، اکنون شکل وسيع و جديتري يافته است و بسيار حساب شده، اصول و پايههاي اعتقادي مردم راهدف قرار داده و با دقت ماهرانهاي تمام گروههاي مختلف جامعه را در برگرفته است. از اين رو نقش تربيتي انترنت و ماهواره در جامعه ما به خصوص براي کودکان و نوجوانان از اهميت بسيار بالاي برخوردار شده است که اگر روند به همين منوال حرکت کند مسلم است که تربيت خانواده ها و نسل آينده ما را به سوي انحطاط و سقوط سوق خواهند داد.
2ـ3. اهميت تربيتي مجلات، مطبوعات و روز نامه ها
رسانه هاي نوشتاري نيز همانند رسانه هاي شنيداري و ديداري در تعليم و تربيت ديني يا در انحراف و به فساد کشاندن جامعه و افکار جوانان و نوجوانان تأثير مهمي دارند. به همين جهت در منابع اسلامي به قلم و نوشتار اهميت زيادي داده اند و زکات دست را حرکت دادن آن در جهت نگارش علوم و منافعي است که مسلمانان در راه اطاعت خدا از آن بهره مي برند به حساب آورده اند.و به فرمايش حضرت علي(ع) سه چيز بر عقل صاحب آن دلالت مي کند: هديه, پيام رسان, نامه ونوشته. و اينجا است که رسالت قلم مشخص مي شود و سخن امام علي(ع) برتابلويي از نور مي درخشد که مي فرمايد : « اذا کتبت کتاباً فأعد فيه النظر قبل ختمه فانما تختم علي عقلک»؛ هنگامي که نوشته اي را قلم زدي قبل از مهر کردن آن مجددا نگاهي برآن بيفکن چرا که با مهر خاتمه زدن بر آن, برعقل خود مهر پايان زده اي [اندازه و مقدار عقل خود را معرفي کرده اي]. آنگاه انديشه و افکار است که به ميدان مؤاخذه مي آيد و قلم زباني بيش نيست و چنانکه رسول خدا (ص) فرمود: « کاتب السوء کالعامل به»؛ نويسنده بديها, مانند عمل کننده به آنهاست.
صاحب قلماني که به اقوال و افعال خود وجود کتبي مي بخشند, مسئول عواقب فعاليت خود هستند. امام علي (ع) در سخني پرباري فرمودند: « کل انسان مؤاخذ بجناية لسانه و يده»؛ هر انساني در مقابل جرم زبان و دست خويش مسئول است. به همين جهت مطبوعات، مجلات و روز نامه ها نيز مانند رسانه هاي ديداري و شنيداري در امر تربيت جامعه، نقش معلم و مربي را دارند و از اهميت بسيار بالاي برخوردار است. امام خميني (ره) مطبوعات و مجلات را نيز همانند راديو و تلويزيون معلم و مربيان جامعه معرفي مي کند:
« مطبوعات بايد مثل معلميني باشند که مملکت را و جوانان را تربيت مي کنند و آرمان ملت را منعکس مي کنند. مجله بايد در خدمت کشور باشد، خدمت به کشور اين است که تربيت کند، جوان تربيت کند، انسان درست کند، انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند، تا براي مملکت مفيد باشد. آنکه از همه خدمت ها بالاتر است اين است که نيروي انساني ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجله ها است، راديو و تلويزيون است، سينماها و تئاترها است، اين ها مي توانند نيروي انساني ما را تقويت کنند و تربيت صحيح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد.»
امام خميني(ره) ارزش مطبوعات و قلم را مانند خون شهدا، بلکه بالاتر معرفي مي کند مطبوعات و مجلات مي توانند با مطالب مفيد، ديني و اسلامي جامعه و جوانان را تربيت ديني و اسلامي کنند و افکار جوانان و خوانندگان را با معارف بلند و سازنده اسلام و مکتب اهلبيت (ع) آشنا سازند:
« اهميت انتشارات، مثل اهميت خونهايي است که در جبهه ها ريخته مي شود. و (مداد العلماء افضل من دماء الشهداء) دماء شهدا اگر چه بسيار ارزشمند و سازنده است، لکن قلم ها بيشتر مي توانند سازنده باشند، و اصولا شهدا را قلم ها مي سازند وقلم ها هستند که شهيد پرورند. از اين رو است که شمابايد به ارزش کار خود توجه داشته باشيد وبدانيد که هر عملي که ارزشش بيشتر باشد، مسئوليتش سنگين تر است.»
3. آسيب شناسي رسانه ها درتربيت ديني
3ـ1. وابستگي
متأسفانه امروز اکثر شبکه هاي تلويزيوني که در کشور فعال شده است وابسته به کشورهاي غربي بوده وهزينه ها و امکانات شان از طرف آنها تأمين مي شود و از اين رو تا اندازهاي مروج فرهنگ و ارزشهاي مبتذل آنها به شمار مي آيد. وابستگي از مهم ترين آسيب هاي رسانه و سازمانهاي فرهنگي يک کشور است که در مرور زمان مي تواند آنها را از فرهنگ و اعتقادات خود شان دور و تحت تأثير فرهنگ هاي مبتذل بيگانگان قرار دهند.
امام خميني (ره) يکي از عوامل آسيب زا که مي تواند جوانان يک کشور را از لحاظ تربيتي و اعتتقادات ديني به تباهي و سقوط بکشاند وابستگي آنها به فرهنگ ناصالح بيگانه مي داند و در اين زمنيه مي فرمايند:
« فرهنگ، مبدأ همه خوشبختي ها وبدبختي هاي يک ملت است، اگر فرهنگ ناصالح باشد اين جوانهايي که تربيت مي شوند به اين تربيت هاي فرهنگ ناصالح، اينها در آتيه فساد ايجاد مي کنند. فرهنگ استعماري تحويل مملکت مي دهند. وقتي فرهنگ فاسد شد جوانهاي ما که زير بناي تأسيس همه چيز هستند، از دست ما مي روند و انگل بار مي آيند، غربزده بار مي آيند. اگر فرهنگ، فرهنگ صحيح باشد، جوانهاي ما صحيح بار مي آيند».
انسان هاي خود باخته، که دچار « فقر فرهنگي» است همواره چشم به راه رهآورد بيگانگان هستند و از نظر آنان آنچه خودي است، بي ارزش و آنچه از بيگانه است، گرانبها است. مراد از فقر فرهنگي، تهيدستي مردم به مسائل فرهنگي، مانند عدم شناخت و عمل نسبت به مسائل دين به عنوان جزء مهم فرهنگ است. در مقابل مراد از غناي فرهنگي، قوت و استحکام در عرصه علمي و عملي فرهنگ و التزام به مسائل فرهنگ ديني است. امام علي(ع) فقر فرهنگي را سخت ترين و بدترين نوع فقر مي داند، از امام علي(ع) سؤال شد کدام نوع فقر شديدتر و بدتراست؟ فرمود: « الکفر بعد الايمان؛ کفر ورزيدن بعد از ايمان»[xxvii] قرآن کريم نيز ما را از وابستگي و دوستي با کفار منع مي کند و مي فرمايد: دوستي با دوستان گمراه و فاسد، گمراهي و فساد انسان را به دنبال خواهد داشت: ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلـٰي يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً يَا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ اَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِيلاً﴾[xxviii] انسان اشرف مخلوقات در روي زمين است، انساني که از خود و ظرفيت وقواي وجودي خود غافل شود، مي تواند خود را به اسفل السافلين بکشاند.
اميد است با سعي و همت جوانان در زمينه هاي علمي، اقتصادي و معنوي بتوانيم رسانه ها، سازمان هاي فرهنگي، درکل کشور را، از وابستگي به بيگانگان نجات داده و به استقلال فرهنگي و اقتصادي دست يابيم.
3ـ2. مصرفگرايي
يکي از خلأها و آسيب هاي بزرگ در شبکه هاي راديو و تلويزيون ـ چه شبکه دولتي و چه شبکه هاي خصوصي ـ درکشور ما اين ست که اين رسانه ها بيش از آنکه توليد کننده باشد، مصرف کننده است. اکثر برنامه ها و فيلم هاي آنها، محصول کشورهاي خارجي و مخالف فرهنگ و اعتقادات مردم مسلمان و غيرت مند افغانستان مي باشند و اين خود، نشان خود باختگي فرهنگي و ترويج فرهنگ پوچ ومبتذل کشورهاي بيگانه از سوي رسانه ها و شبکه هاي تلويزيوني است، از پخش رقص هاي گوناگون هندي گرفته تا فليم هاي مبتذل امريکاي و اروپاي با صحنه هاي غير اخلاقي از اين شبکه ها پخش مي شود. و بديهي است که هدف کشورهاي استعمار گر از توليد و پخش اين فيلم ها به انحراف کشاندن جوانان مسلمان در سراسر دنيا است، تا جوانان مسلمان از اين طريق به اين فيلم هاي انحرافي مشغول شده و استقلال فکري و فرهنگي از آنها گرفته شود . و اکثر بدبختي ها و انحراف ها در خانواده ها و جوانان ما معلول تماشاي فيلم هاي مستهجن و غير اخلاقي است که از کشورهاي غربي وارد کشورهاي اسلامي مي شوند. مع الاسف در مقابل فيلم ها و فرهنگ هاي مبتذل هندي و غربي که اعتقادات و باورهاي مذهبي مردم را متزلزل ميسازد هيچکس اعتراض و انتقاد نمي کند اما اگر يک شبکه اي سريال هاي مذهبي و اسلامي، محصول يک کشور مسلمان را پخش کنند مورد اعتراض و انتقاد قرار مي گيرند که اين شبکه فرهنگ و ادبيات بيگانه را ترويج و تبليغ مي کند.
3ـ3. ضعف در محتوا و مجريان رسانه ها
يکي از آسيب هاي ديگر که شديدا رسانه هاي ما به خصوص شبکه هاي تلويزيوني کشور را تهديد مي کند ضعف محتواي آنها است که مي توان گفت ناشي از ضعف و بي سوادي مجريان و دست اندرکاران اين دستگاه ها است . بيشتر ساعات و اوقات برنامه هاي راديو و تلويزيون را رقص و آهنگ هاي هندي و غربي پر مي کند، برنامه هاي علمي، آموزشي، تربيتي و مفيد، خيلي کم از اين شبکه ها پخش مي شود. آيا پخش فيلم ها و رقص هاي هندي و غربي از لحاظ تربيتي چه ارمغاني براي خانواده ها و جوانان و کودکان ما به همراه خواهند داشت؟ فرهنگ اسلامي و تربيت ديني مردم ما در مقابل اين برنامه ها چه سرنوشتي را در انتظار خواهند داشت؟ البته مي توان توجيه نمود که ضعف محتوا و بي سوادي دست اندرکاران رسانه ها بخصوص شبکه هاي تلويزيوني در کشور بخاطر نوپا بودن اين شبکه ها و دستگاه ها است اما بايد گفت که: خشت اول گر نهد معمار کج تا ثريا مي رود ديوار کج. پس راه حل و راهکار چيست؟ در قسمت راهکار ها، راهکارهايي در اين زمينه ارائه مي شود.
3ـ4. آزادي بي حد و حصر رسانه ها و عدم نظارت بر آنها
تمدن جديد که شکوفايي آن را پيوسته ناشي از حذف دين از صحنه زندگي فرد و اجتماع مي شمارند وعامل عقب افتادگي جوامع وامانده يا عقب نگه داشته شده را پاي بندي به دين و ضوابط مذهبي قملداد مي کنند. کشورهاي غربي در رأس آنها آمريکا و انگليس با اين شعار تلاش مي کنند ملت هاي مسلمان و جوانان آن ها را از دين و مذهب دور نمايند و اين شعار، حربه خطرناکي است که بر روح حساس و پرشور جوان اثر نامطلوبي بر جاي مي گذارد. يکي از روش هاي ديرين دشمن براي گسترش سلطه خويش، استفاده از باورهاي انحرافي در برابر عقايد وارزشهاي اسلام اصيل است. آنان مي کوشند مذهب را که عامل بيداري، پويايي، ستم ستيزي، عدالت گستري وفراهم آورنده سعادت دنيا و آخرت است، به عامل تخدير، انزواطلبي، واپس گرايي، رهبانيت و امري شخصي تبديل کنند و با اين شگرد، بيشترين سعي شان در جهت دهي عقايد نسل جوان بر طبق خواسته ها و اهداف خودشان است. به تعبير امام خميني (ره) آنان « مي خواهند اسلام ناب محمدي(ص) را به اسلام آمريکايي مبدل سازند» دشمنان اسلام و قرآن امروزه از طريق ماهواره و انترنت تلاش مي کنند با اين شعار ها جوانان مسلمان را از دين و مذهب جدا نموده و مذهب و اعتقادات مذهبي را عامل عقب ماندگي آنها معرفي کنند. و از اين رو، تأکيد بر اختلافات مذهبي، تکيه کردن افراطي بر تفاوت هاي شيعه و سني، ترويج خرافه گرايي، ترويج مذهب هاي دروغين، تحريف مفاهيم والاي همچون: انتظار، توکل، دعا، قضا و قدر و تعبد و نيز ارائه نظريه هاي گوناگون و ويرانگر، عليه دين و مذهب ، همه براي رسيدن به اين هدف شوم سازماندهي و اجرا مي شود. در واقع اين شبکه هاي ماهواره اي و انترنتي با روش هاي به ظاهر علمي، ديني، و حتي طنز، درسست کردن عقايد مردم مي کوشند و اين برنامه ها نسل جوان ما را به ابتذال مي کشاند.
متأسفانه در مقابل اين همه تهاجم فرهنگي غرب ، در کشور يک آزادي مطلق حاکم است، نه تنها ماهواره هاي خارجي بلکه رسانه هاي داخلي بخصوص شبکه هاي تلويزيوني نيز مروج و مشوق بي بندوباري و فرهنگ پوچ آمريکايي و اروپايي است و آزادانه فيلم هاي مستهجن هندي وغربي را پخش نموده و عقايد وباورهاي ديني مردم را متزلزل مي کنند.
ادامه اين روند از طريق رسانه ها، کشور و مردم ما را در آينده نه چندان دور به يک کشور و جامعه غرب زده و خود باخته تبديل خواهند کرد.
از طرف ديگر، دولت که و ظيفه آن، نظارت بر تمام ارگان ها و سازمان هاي دولتي و خصوصي، اجراي قانون، جلوگيري از هرج و مرج و بي نظمي در کشور است، در مقابل ماهواره و پخش فيلم هاي مبتذل از طريق شبکه هاي تلويزيوني کاملا بي تفاوت بوده و هيچگونه عکس العملي نشان نمي دهد. بنابراين مي توان گفت : مهمترين عاملي که رسانه ها، بخصوص شبکه هاي تلويزيوني در کشور از انتشار و پخش فيلم ها و مطالب مبتذل هيچگونه ابا و هراسي ندارند، عدم نظارت و بي توجهي دولت، و يا بهتر است بگوييم بي کفايتي آن است «الناس علي دين ملوکهم»؛ مردم در دين و اعتقادات شان تابع دولتمردان شان هست، اگر دولت و دست اندرکاران آن در مقابل فساد و بي بندوباري، و حفظ اعتقادات و ارزشهاي مردم احساس مسئوليت نکند، مردم نيز به سوي فساد و انحطاط اخلاقي سوق داده خواهند شد.
3ـ5. استفاده نادرست از ماهواره و انترنت
امروزه در بسياري از کشورهاي مسلمان از جمله کشور افغانستان، جوانان زمان زيادي از شبانهروز را به تماشاي برنامههاي ماهواره و همچنين به جستجوي سايت هاي انترنتي اختصاص ميدهند وهمين امر سبب سستي نظام بيشتر خانوادها شده است.و تماشاي برنامههاي ماهوارهاي و جستجوهاي انترنتي زمينهساز مفاسد اخلاقي و اجتماعي شده است وبيشتر از آنکه براي نسل امروز و به طور کلي براي مردم مفيد باشد، خطرناک و مضر است.
با وجود اينکه برنامههاي ماهوارهاي و انترنت محتواي علمي و آموزنده نيز دارند، و مي شود در راستاي تربيت صحيح و تربيت اسلامي وديني از آن بهره گرفت، اما مع الاسف امروزه بيشتر جوانان ماهواره و انترنت را براي استفاده از برنامههاي علمي آن انتخاب نميکنند و بيشتر تمايل به ديدن برنامههايي دارند که آنها را در برنامههاي داخل کشور نمييابند و در واقع به خاطر برنامههاي مبتذل و مستهجن، از ماهواره استفاده ميکنند که زمينه انحراف و سقوط اخلاقي در اين برنامهها براي قشر جوان بسيار زياد است. اما واقعيت اين است که ماهواره و انترنت و ساير رسانه ها همچون ديگر ابزار بشري ميتواند به آرمانهاي تعاليبخشانسانها و جوامع خدمت يا خيانت کند؛ زيرا قابليت برنامههاي ماهوارهاي به گونهاي است که بهيک اندازه ميتوان از آنها بهرهبرداري مطلوب يا نامطلوب کرد.
اسلام با نفس ماهواره و انترنت، مخالف نيست بلکه با استفاده نادرست و غير اخلاقي از آن ها مخالف است. ماهواره و انترنت همچون ديگر رسانه هاي جمعي هم مي شود از آن ها استفاده درست و در راستاي تربيت ديني و اسلامي بهره جست و هم مي شود از آنها بهره هاي غير اخلاقي و ضد ديني کرد.
4. راهکارها
باتوجه به اهميت تربيتي رسانه ها و نقش بالاي آن در اصلاح و فساد جامعه به خصوص کودکان و نوجوانان، و با توجه به آسيب هايي که براي رسانه هاي کشور افغانستان بر شمرده شد، اينک راهکارهايي را براي رفع آسيب ها و اصلاح رسانه ها در کشور ارائه مي شود.
4ـ1. نظارت دقيق بر رسانه ها و محتواي آنها
رسانه ها وقتي مي توانند در راستاي اصلاح جامعه و مخاطبان خود حرکت کنند که محتواي آن ها، محتواي اسلامي و موافق با فرهنگ و اعتقادات و ارزشهاي اسلامي باشند و دستگاه هاي ذي نفوذ يک کشور، روي برنامه ها و محتواي آن نظارت داشته باشند.
جلو گيري از انتشار نوشتار, گفتار و رفتار ( تصوير) دو جنبه دارد: جنبه مثبت, که آن را«نظارت», و جنبه منفي که آن را «سانسور» مي نامند. مراد ما از نظارت در اين جا بررسي جنبه هاي مثبت و منفي سانسور نيست, بلکه مقصود ازکنترل جنبه مثبت آن هست. اين بحث موافقان و مخالفاني دارد که ما ادله موافقان را تحت عنوان «ادله مشروعيت نظارت» مطرح مي کنيم.
. ادله مشروعيت نظارت
جلوگيري از هرج ومرج
انسان ها با هر نظر وسليقه اي نظم را دوست دارند و از هرج و مرج بيزارند. حتي هرج ومرج طلبان نيز, اگر اهداف شان دستخوش هرج ومرج قرار گيرد, خواهان آن نيستند. لذا دراسلام, درصورت نبودن حاکم عادل, تن دادن به حاکم جور, براي جلوگيري از هرج و مرج تجويز شده است. در نهج البلاغه, امام علي (ع) مي فرمايد: مردم به زمامدار نيازمندند, خواه نيکوکار باشد يا بدکار, تا مومنان درسايه حکومتش به کار خويش مشغول و کافران هم بهره مند شوند, و مردم در دوران حکومت او زندگي کنند.همچنين علما درتعطيلي بعضي از احکام به اصل عقلائي « جلوگيري از اختلال نظام» تمسک مي کنند.
لذا اگر بنا باشد هر شخص وگروهي, هر سخني را با هر پيامدي تحت عنوان آزادي مطرح کند و به افکار و احساسات وآبروي ديگران بي احترامي کند هرج و مرج فکري ورواني ايجاد خواهد شد. نظم و آرامش عملي اجتماع نيز براثر اختلال روحيه و افکار, مختل خواهد شد.
امر به معروف ونهي از منکر
در جامعه اسلامي همه افراد نسبت به يکديگر مسئولند, چرا که پاکسازي جامعه از مفاسد وموانع گسترش دين و دينداري, همياري تمام افراد اجتماع را مي طلبد. در روايات آمده است: «هرکس امر به معروف ونهي از منکر کند, جانشين خداوند در زمين وجانشين رسول خدا(ص) , و جانشين کتاب خدا است». اگر اين دو وظيفه صحيح انجام شوند, جامعه از پرتگاه سقوط نجات يافته وبه سوي اوج تکامل انساني پر مي گشايد. در باب ضرورت ولزوم اين دو فريضه ـ که از فروع دين است ـ آيات و روايات و بحث هاي فقهي فراواني داريم که بيان تمام آنها, در اين مقال ممکن نيست. در روايتي پيامبراکرم(ص) فرمودند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعيته»؛ همه شما نگهبانيد و همه شما درقبال زيردست تان مسئوليد». طبق اين حديث هر مسلماني موظف است در مقابل منکرات ايستادگي کند وبراي جلوگيري و انهدام آن بکوشد.
وقتي به فهرست منکرات از ديدگاه قرآن مراجعه مي کنيم, مي بينيم نظريات ضد دين, نظيرکفر, مخالفت با راهنمايان دين, پندار سپري شدن زمان دين, توجه به تبليغات باطل و قرار گرفتن تحت تأثيرآن ( به راديو و شبکه هاي ماهواره اي بيگانه گوش دادن), انکار وجود روح و آخرت, تقويت باطل, پشت کردن به دين, همه جزو منکرات هستند. که مع الاسف نه تنها ماهواره هاي خارجي, بلکه برخي از شبکه هاي تلويزيوني کشور به خاطر عدم نظارت دولت و مسئولين ذيربط, مروج برخي منکرات ياد شده هستند.
البته نظارت بر رسانه ها تنها وظيفه دولت نيست بلکه همه مردم, بخصوص علماء , دانشمندان, و نخبگان وظيفه دارند که روي برنامه هاي رسانه ها بخصوص شبکه هاي تلويزيوني نظارت داشته باشند.
فلسفه تشکيل حکومت
فلسفه تشکيل حکومت, اجراي قانون و جلوگيري از هرج و مرج و تنظيم حقوق اجتماعي است. در اسلام بعضي اعمال معروف وبعضي منکراست ولي براي اجراي آنها به تشکيل حکومت امرشده است.
امام خميني (ره) در کتاب حکومت اسلامي در باره دلائل لزوم تشکيل حکومت, چنين مي گويد:
« مجموعه قانون, براي اصلاح جامعه کافي نيست, براي اين که قانون مايه ي اصلاح وسعادت بشرشود, به قوه اجرائيه ومجري احتياج دارد, به همين جهت, خداوند متعال درکنارفرستادن يک مجموعه قانون - يعني احکام شرع –حکومت ودستگاه اجرا و اداره مستقر کرده است».
اگر دولت که فلسفه وجودي آن نظارت، اجراي قانون، جلوگيري از هرج ومرج و بي نظمي در جامعه است، در مقابل منکرات و اشاعة فساد و ابتذال در رسانه ها به خصوص در شبکه هاي تلويزيوني عکس العمل نشان ندهند و روي آنها نظارت نداشته باشد، مسلماً اين دستگاه ها که در اختيار افراد فاسد و وابسته قرار گرفت، فاسد مي شود و نتيجه فساد راديو وتلويزيون فساد جامعه است.
امام خميني (ره) در باره ضرورت نظارت روي دست اندر کاران صدا و سيما، فيلمسازان، کارگردانان و مجريان راديو و تلويزيون مي فرمايد:
« بايد کساني که فيلمسازند، بايد معلوم بشود که اينها چکاره اند، چه جور بوده اند، وضع روحي شان، وضع زندگي شان، وضع معاشرت هايشان قبلا چه جور بوده اند ؟ آن کسي که مي خواهد فيلم درست کند گاهي وقت ها فيلم را، خوب، بسياري ها متوجه نمي شوند چي است، لکن محتوايش روي همرفته انسان يک وقت مي بيند که يا طرف چب است يا طرف راست [شرق و غرب]، يا رو به فساد است. اين، بايد خيلي دقت شود يعني ما همه موظفيم به اين که کاري انجام بدهيم که موافق با مقاصد اسلامي باشد.»
4ـ2. بکار گيري افراد متخصص و متعهد در رسانه ها
يکي از راهکارها براي اينکه برنامه هاي رسانه ها بخصوص راديو و تلويزيون، مفيد، اسلامي و هماهنگ با اعتقادات ديني و فرهنگ مردم مسلمان ما باشند، جايگزيني رسانه هاي توانا و قدرتمند با بهره گيري از افراد مؤمن و متعهد و وارد شدن علما و دانشمندان و دانشجويان متعهد اسلام و آموزه هاي آن در اين صحنه ها است: امام خميني (ره) مي فرمايد:
« الآن شما موظفيد که همه اين کساني که در اين کارها هستند و در رأس کار هستند در تلويزيون ( البته بنگاه بزرگي است) مراقبت کنيد که يک اشخاصي که متعهد باشد به اسلام... در رأس کارها قرار بدهيد .... گويندگاني پيدا بکنيد و خيلي ها هم حاضرند که بيايند آن جا صحبت بکنند از اشخاص فاضل و دانشمند، از علماء و اشخاص منور الفکر.... از آنها استفاده بکنيدو بايد هم اين کار بشود. اشخاص نويسنده، اشخاص گوينده، اشخاص فهيم، اشخاص مطلع در اينجا صحبت بکنند، فرصت به آنها بدهند در اينجا صحبت بکنند. زيادند اشخاصي که پيشنهاد اين معاني را مي کنند، به اينها بايد فرصت بدهند و آنها صحبت بکنند. به جاي آن چيزهاي که به درد ملت نمي خورد يا مضر به حال ملت است يک چيزهاي مفيد را به مردم بدهند و يک غذاي مفيدي به مردم بدهند، مردم را تغذيه کنند به غذاهاي صحيح، سالم و من اميدوارم که اين دستگاه هم همانطوري که وعده کردند که بتدريج درست بشود، قدم را يک خرده بلند تر بردارند و زودتر ان شاء الله تصفيه بشود وتعديل بشود».
کنار گذاشتن افراد منحرف و روشنفکرنماها از مطبوعات
يکي از راهکارهاي تربيت ديني از طريق رسانه ها، اين است که دست اندرکاران آنها اشخاص منحرف و وابسته و روشنفکرنماهاي اهل قلم نباشند و به جاي آنها افراد صالح و متعهد جايگزين شوند. امام خميني (ره) در اين باره مي فرمايد:
« ما از سر نيزه ها و مسلسل ها و اين ها فارغ شديم، سرقلم ها حالا بر ضد ماست، قلم ها به جاي نيزه ها آمده است. مقاله ها به جاي مسلسل ها، ما گرفتار قلم هستيم، اهل قلم، ما گرفتار روشنفکرها هستيم. ما گرفتار آزاديخواه ها هستيم که آزادي را نمي دانند چي است يعي چه آزادي؟ ما الآن گرفتار اين ها هستيم».
توليد فيلم ها و برنامه هاي اسلامي و بومي
همانطور که در بخش آسيب ها گذشت يکي از آسيب هاي رسانه هاي ما بخصوص راديو وتلويزيون اين است که فيلمها و محتواي آنها اکثرا وارداتي و از کشورهاي بيگانه است. در مقابل رسانه ها وقتي مي تواند براي کشور مفيد و سازنده باشد که برنامه هاي آن بومي، توليد وساخته شده داخل، و مطابق با فرهنگ و اعتقادات مردم مسلمان و متدين کشورعزيز ما افغانستان باشند.
پرداختن به ارزشهاي ديني از جمله نماز
يکي از راههايي که مي توان از طريق رسانه ها بخصوص راديو و تلويزيون که از اهميت بالاتري برخوردار است جامعه و بخصوص جوانان را تربيت ديني و اسلامي نمود، پرداختن به نماز و مسائل عبادي و تبليغ نماز در راديو و تلويزيون است .
نماز به دليل ويژگي هاي خاص خود، برترين وبهترين عبادت نزد خدا به شمار مي آيد، مانند: جامع بودن در ميان عبادت ها، تعطيل نشدن در هيچ حال وشرايطي، وجوب آن در تمام اديان الهي، سفارش و اهتمام انبياي الهي به آن، تکرار روزانه، نشانه اسلامي بودن، وسيله قرب الهي و معراج مؤمن بودن، نور چشم پيامبر(ص) و معيار قبولي و رد اعمال بودن، بازدارندگي از فحشاء ومنکر. چنين عبادت ممتازي، آثار بي شماري براي دين و دنياي فرد و جامعه دارد و ترک آن نيز پي آمدهاي نامطلوبي به همراه خواهد داشت. نماز مهمترين نقش را در تربيت ديني دارد، هر خانواده و هر فردي که از نماز دور شد، بي شک دين، تربيت ديني و اخلاق اسلامي از آن خانواده و شخص گرفته خواهد شد.
از اين رو، اگر رسانه ها بخصوص راديو و تلويزيون به اين مسئله اهميت دهند بي شک در تربيت ديني جامعه و خانواده ها نقش بالايي را خواهند داشت، و نماز است که جامعه و فرد را از فحشاء ومنکرات باز مي دارد ﴿ وَاَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللهِ اَكْبَرُ﴾
توجه به نماز در برنامه هاي مختلف
به کارگيري نمادهاي ديني و فرهنگي امري بسيارمهم و بايسته اي است که اگر در رسانه هاي کشور به خصوص راديو و تلويزيون رواج پيدا کند، در تربيت اسلامي و ترويج معارف ديني و اخلاق اسلامي نقش مهمي داشته و مردم را به سوي دين و دينداري تشويق و ترغيب خواهد نمود. در اين ميان، نماز به عنوان يکي از بارزترين نمادهاي ديني مي تواند در برنامه ها و فيلم هاي گوناگون راديو وتلويزيون مورد استفاده قرار گرفته و باعث ترويج فرهنگ نماز در بين جامعه شود. زيرا راديو و تلويزيون مهمترين رسانه و وسايل ارتباط جمعي است که بالاترين تأثير را در يک جامعه دارد. استفاده بيشتر از روشهاي غير مستقيم تأثيري بهتر و بيشتري دارد. زيرا در بسياري از موارد بعضي از مخاطبان به محض اينکه احساس مي کنند برنامه اي ديني قصد دارد آنها را تحت تأثير قرار دهد، عکس العمل منفي نشان مي دهد.
پرهيز از پخش برنامه ها در اول وقت نماز
با توجه به جايگاه نماز درفرهنگ ديني وتأکيد بر فرهنگ سازي در اين زمينه، پخش هر برنامه اي بويژه برنامه هاي جذاب در آغاز وقت نماز( به جز پخش نماز يا برنامه اي درباره نماز، نيايش و عبادت) منافي با ترويج فرهنگ نماز است و اين کار نه تنها تأييد سهل انگاري و کاهلي در نماز است، متأسفانه سبب سست شدن افراد متوسط الحال به ويژه جوانان و نوجوانان نسبت به نماز مي شود.
آن چه از روايات استفاده مي شود، تأکيد بسيار بر نماز اول وقت آن هم به جماعت است، به گونه اي که غير آن از مصاديق استخفاف و سبک شمردن نماز به شمار مي رود.
با توجه به جايگاه نماز در تربيت ديني، راديو و تلويزيون با ابتکار عمل مي تواند با پخش نماز هاي جماعت از مراکز مختلف و مانند آن مبادرت ورزد. و با اين کار فرهنگ نماز را در جامعه ترويج داده و جوانان و نوجوانان را به نماز و اعمال عبادي تشويق نمايند. چنانچه در برخي از کشورهاي اسلامي چنين امري رايج است. افزون براين، پيش از وقت نماز و قبل از پخش اذان و يا پس از پخش نماز مي توان با استفاده از آيات، روايات و حکايات جذاب مربوط به نماز و عبادات نوجوانان و جوانان را به نماز و عبادت ترغيب نمود و اين برنامه ها مي تواند در تربيت ديني کودکان و نوجوانان و کل خانواده ها تأثير بالاي را داشته باشد. اما اگر پس از پخش اذان و نماز فورا تلويزيون مبادرت به پخش موسيقي شبهه ناک و يا فيلم هاي مستهجن نمايند، منافي با نماز و آثار تربيتي آن است و آثار منفي نسبت به نماز و اعتقادات ديني را به دنبال خواهد داشت. و يکي از راههاي تربيت ديني خانواده ها و جامعه از طريق رسانه ها بخصوص راديو و تلويزيون پخش برنامه هاي ديني و فيلم هاي مذهبي و داستان ها و حکايات اخلاقي مي باشد، به خصوص در برنامه هاي کودک و نوجوان با پخش کارتون هاي مذهبي و ديني مي شود کودکان را نسبت به نماز و ساير اعتقادات ديني تشويق و آشنا نمود؛ ولي اگر برنامه هاي کودک و نوجوان همه برنامه هاي منافي با تربيت ديني باشند، معلوم است که نتيجه منفي به دنبال خواهد داشت.
توجه به عوامل ترک يا سهل انگاري در نماز
يکي ديگر از راههاي تربيت ديني با توجه به جايگاه تربيتي نماز، متوجه نمودن نوجوانان و جوانان به پي آمدهاي ترک نماز و يا سهل انگاري در نماز است. و اين امر را راديو و تلويزيون به خوبي مي تواند در ضمن بر نامه هاي مختلف و به خصوص در برنامه هاي کودک و نوجوان به آنها بياموزد.
انسان بي نماز درحقيقت رشته حيات معنوي خويش را بريده است و به تبع آن از مدد الهي کم نصيب خواهد بود. تارک الصلاة ناآرام و پوچ گرا است. توفان و راه هاي پرفراز و نشيب زندگي، آرامش و قرار را از او مي گيرد و در برخورد با موانع و مشکلات خود را مي بازد. البته گرايش به بي نمازي و روگرداني از ذکر حق، امري خلاف خلقت وطبيعت و سرشت آدمي است. عواملي گوناگون فردي، اجتماعي و وراثتي در اين بريدگي مؤثر است.
خانواده، مدرسه و مراکز آموزشي، بخصوص راديو و تلويزيون به خوبي مي تواند نقش نماز را در آرامش روحي و رواني انسان، در جلوگيري از فحشاء و منکرات و ... براي مخاطبين خود بازگو نمايد. برنامه هاي تلويزيوني کشور مي تواند الگوهاي متناسب براي جوانان و نوجوانان تفاوت هاي فردي واجتماعي نوجوانان و جوانان با نماز و بي نماز، تأثير تغذيه حلال در جذب جوانان و نوجوانان به نماز، تأثير رشد علمي و معنوي نماز در دانش آموزان، پي آمدهاي نماز خواندن در زندگي فردي و اجتماعي انسان به ويژه نسل نوجوان و جوان را در ضمن برنامه هاي مختلف به مخاطبان خود القاء نمايد.
نتيجه گيري
از آنچه گذشت نتايج زير بدست مي آيد:
1. رسانه ها به خصوص راديو و تلويزيون، در هر جامعه اي از مهمترين و مؤثرترين ابزار تربيت محسوب مي شوند که به خاطر وسعت دامنة فعاليت آنها در طول شبانه روز، بيشترين اوقات کودکان و جوانان را به خود اختصاص مي دهند. اين عوامل اگر در اختيار افراد متعهد و مؤمن قرار بگيرد مي توانند جامعه را به سوي تربيت درست و اصلاح سوق دهند و در غير اين صورت عامل انحراف و تباهي هرجامعه ي خواهند شد.
2. مصرفگرايي، وابستگي، آزادي مطلق و عدم نظارت دولت بر رسانه ها و ضعف محتوا را مي توان از مهمترين آسيب هاي رسانه ها در افغانستان به حساب آورد که باعث تضعيف فرهنگ و اعتقادات ديني مردم خواهند شد.
.دهخدا، علي اکبر، لغت نامه دهخدا, ج8, انتشارات دانشگاه تهران, 1345, ص 12024.
. حسن عميد, فرهنگ فارسي عميد, تهران, موسسه انتشارات اميرکبير, 1377, ص 698 و حسن انوري, فرهنگ بزرک سخن, ج4, انتشارات سخن, 1381, ص 3614.
ر.ک به: مرتضي مطهري، تعليم و ترببت در اسلام ، صص 5-6
قائم مقامي ، فرهت، آموزش يا استعمار فرهنگي، بي جا، نشر جاويدان، 1356، ص 29ـ28.
ر.ک : امام خميني,ر وح الله , صحيفه نور, ج16, ص 83.
كازنو، ژان، جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي، مترجم: دكتر باقر ساروخاني و دكتر منوچهر محسني، تهران: انتشارات اطلاعات، 1367، ص71ـ70،.
صحيفه نور، ج16، ص 83، بيانات امام در جمع گروهي از مسئولان واحد سياسي و اخبار صدا و سيما.
همان، ج5، ص 203.
. همان، ص 203.
همان، ج6، ص 236.
. صحيفه نور، ج 5، ص 203.
همان، ج16، ص 83.
. همان، ج5، ص 203.
. همان، ج16، ص 83.
كازنو، ژان، جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي، ص71ـ70،.
.بحارالانوار,ج96,ص7.
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد, ج20, ص 340, ح 887.
.غرر الحکم, ح6872.
.کنزالعمال, ح14990.
.غرر الحکم, ح6872.
، همان، ج6، ص 191.
، همان، ج 8، ص 24.
. همان، ج16،ص137.
کبري اسدي مقدم، «د يدگاه هاي فرهنگي امام خميني(ره)» مؤسسه نشر وتحقيقات ذکر، چ سوم، 1375، ص 351.
سيد اصغر ناظم زاده، « جلوه هاي حکمت، گزيده موضوعي کلمات اميرالمؤمنين(ع)»، قم، نشرالهادي، 1373
. فرقان/28ـ27.
. نهج البلاغه, خطبه 40.
. مجمع البيان, ج 2, ص 484.
بحارالانوار, ج 75, ص38.
. امام خميني, روح الله, حکومت اسلامي, ولايت فقيه.÷
. صحيفه نور، ج16، ص 239.
همان، ج 10، ص 12.
. همان، ج5،ص 203.
. همان، ج9، ص 211.
. عنکبوت/45
نماز در رسانه، ناشر: مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، ص 84.
همان.
. ر.ک: به همان از ص 84ـ92.