فاطمه شخصیت فرزانه و فَرَهمندی است. او عصاره فضیلت و ارجمندی است و در تاریخ بشریت بی همتاست. الگویی است برای همسرداری و خانه داری که در عین حال به عبادت و دانش و فرزندداری می پردازد. سخن از فاطمه سخن از خوبی هاست.
مانند پیامبر
عایشه همسر پیامبر گفته بود: هیچ کس را در راه رفتن و کردار و گفتار و نشست و برخاست و راه و رسم زندگی شبیه تر از حضرت فاطمه به پیامبر خدا ندیدم. او هرگاه به حضور پیامبر وارد می شد، پیامبر به احترام او تمامْ قد می ایستاد و او را می بوسید و خوش آمد می گفت و دست او را می گرفت و در جای خویش می نشاند.
جان پیامبر
پیامبر درباره فاطمه زهرا(س) فرموده اند: هان، هرکس این بانوی ارجمند را می شناسد، می شناسد و هرکه نمی شناسد بداند که او پاره وجود من است. قلب تپیده من و روح من است. هرکه او را بیازارد مرا آزرده است.
راستی چرا چنین نباشد؟ فاطمه قلب تپنده و جان پیامبر بود و هرگاه دل پیامبر آزرده شود تمام کالبد او آزرده خواهد شد و این به سبب ارزش های ذاتی خود فاطمه است که با خداپرستی و باور دینی و اطاعت از خدا به این مقام رسید، نه صرفا به خاطر دختر پیامبر بودن.
نام فاطمه
نام مقدس فاطمه از واژه فَطْمْ به معنی جدا شدن و بریدن گرفته شده است. درباره انگیزه این نام گذاری امام صادق(ع) فرموده است: جبرئیل گفت:... این دختر در زمین فاطمه نامیده شد زیرا پیروان او از آتش دوزخ بدورند. و در روایت های دیگری آمده است که چون فاطمه از هر پلیدی و ناپاکی دور است نامش را فاطمه نهادند.
کوثر
مفسران در تفسیر آیه «انا اعطیناک الکوثر؛ ما به تو کوثر را بخشیدیم»، مطالب فراوانی گفته اند. یکی از معانی کوثر سرمایه پایان ناپذیر و برکت بسیار است و در روایت ها آمده است که منظور از کوثر، فاطمه زهراست که در دنیا و آخرت مظهر رحمت است. در دنیا نسل به جای مانده از او که امامانند، مظهر رحمت و مهر خداوندند و در آخرت، امت را شفاعت می کنند.
نسل پیامبر از فاطمه به جای مانده و امروز از حد شمار بیرون است و این است معنی کوثر و برکت پایان ناپذیر.
آل کِسا
پیامبر در خانه دلبند خود فاطمه، کِسا یعنی پارچه ای یمنی بر دوش خود انداخت و امام حسن و امام حسین و حضرت علی و حضرت زهرا را در کنار خود در زیر کسا جای داد. پس از دعا و مناجات، جبرئیل نازل شد و آیه معروف تطهیر را نازل کرد. خداوند در این آیه می فرماید: «خدا می خواهد که پلیدی و پلشتی را از شما اهل بیت دور گرداند و پاک پاکتان کند». در این آیه خداوند، پاکی و عصمت را به پنج تن آل کسا بخشیده و فاطمه محور این جمع است. جبرئیل از خدا پرسیده بود که این پنج تن کیانند؟ خداوند فرمود: فاطمه و پدرش و همسرش و دو فرزندش. در اینجا فاطمه قطب و محور اصلی اهل بیت است که سایر معصومان مانند ستاره هایی گرد اویند. سلام بر تو ای محور پاکیزگی و عصمت، ای فاطمه.
پاداش پیامبری
خداوند درباره پاداش پیامبری پیامبر می فرماید: «هان ای پیامبر بگو من از شما هیچ پاداشی نمی خواهم، جز دوست داشتن نزدیکانم». هنگامی که این آیه نازل شد و پیامبر آن را برای مردم خواند، از وی پرسیدند که منظور از نزدیکان شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: «علی و فاطمه و دو پسر آنان». فردای قیامت که در برابر پیامبر می ایستیم، آیا اجر رسالت او را پرداخته ایم؟ آیا به اهل بیت او آن گونه که سزاوار است، مهر ورزیده ایم؟
بهترین بانو
در روایتی پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: بهترین بانوان بهشت، خدیجه، فاطمه، آسیه و مریم اند و فاطمه سرآمد آنهاست. فاطمه گلی است که بوستان بهشت را زینت بخشیده است. فاطمه الگوی زن بودن است که تمامی زنان باید به او اقتدا کنند. بانویی که در شکیبایی و بردباری مانند کوه مقاوم و استوار است و در عبادت و تقوا سختکوش و در همسرداری مهربان بود.
محبوب پیامبر
فاطمه زهرا دلبند و محبوب پیامبر بود. مهر و محبتی که پیامبر به دختر فرزانه اش داشت، از حد بیان بیرون است. پیامبر هرگاه به سفر می رفت، فاطمه آخرین کسی بود که حضرت با او وداع می کرد و هنگام بازگشت، اولین کسی بود که به دیدار او می رفت. گاه، فاطمه را مادرِ پدر می خواند و او را پاره ای از وجود خود می دانست و می گفت: هرگاه شیفته بهشت شوم، دخترم فاطمه را می بوسم.
ایثار در شب عروسی
فاطمه زهرا، بانوی پرورش یافته مکتب توحید که فرهنگ فداکاری را به خوبی فرا گرفته بود، در شب عروسیِ خود، کاری بزرگ و عبرت آموز انجام داد: پیامبر برای شب عروسی دختر خود پیراهنی آماده کرده بود. فاطمه پیراهن دیگری که داشت و آن را بارها پوشیده بود، شست و مرتب کرد. در همان روز بینوایی به در خانه آمد و درخواست لباس کرد. فاطمه پیراهن کهنه خود را که مرتب کرده بود، برداشت تا آن را به آن فقیر ببخشد.
ناگاه به یاد این آیه افتاد که می فرماید: «به اوج نیکی دست نخواهید یافت، مگر آنکه از آنچه دوست می دارید، در راه خدا انفاق کنید. فاطمه برگشت و لباس جدید عروسی خود را به آن زن بینوا بخشید و همان جامه معمولی خود را به تن کرد. هنگامی که عروس گرانمایه را به خانه امیر مؤمنان بردند، جبرئیل نازل شد و لباسی از بهشت برای فاطمه آورد. فاطمه با لباس سبز بهشتی به خانه بخت رفت.
بهترین خانه
هنگامی که آیه: «در خانه هایی که خدا اجازه داده است که برافراشته شوند و نام خدا در آنها برده شود و بامدادان و شامگاهان در آنها او را بستایند» نازل شد، پیامبر آن را برای مردم خواند. مردی از آن میان برخاست و پرسید: ای رسول خدا، آن خانه ها کدامند؟ پیامبر فرمود: خانه های پیامبران. یکی از صحابه به خانه فاطمه و علی اشاره کرد و پرسید: آیا این خانه ها هم از آن خانه هاست؟ پیامبر فرمود: آری، از بهترین هایشان.
آری، خانه فاطمه از خانه هایی است که خداوند آنها را گرامی داشته و اجازت فرموده تا نامش هماره در آنها ذکر شود. خانه فاطمه خانه قداست و ولایت است و زمزمه توحید هر صبح و شام در آن شنیده می شد.
اوج فداکاری
روزی فرزندان فاطمه(س)، حسن و حسین(ع)، در بستر بیماری افتادند. پیامبر به دیدارشان آمد و فرمود: «علی جان بهتر است برای بهبودی آنها نذری کنید».
حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نذر کردند که اگر فرزندانشان بهبود یابند برای خدا سه روز روزه بگیرند. آن دو عزیز از بستر بیماری برخاستند و فردای آن روز حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) روزه را آغاز کردند. امیر مؤمنان برای افطار خود مقداری غلات آورد و فاطمه آن را برای افطار سه روز تقسیم کرد. روز نخست هنگام افطار فقیری در زد و غذا خواست. فاطمه افطار آن روز را به او بخشید و با آب خالی افطار کردند. روز دوم هنگام افطار کودک یتیمی در زد و غذا خواست و فاطمه افطار آن روز را هم به آن کودک یتیم بخشید و روزه خود را با آب گشودند. روز سوم در نهایت ضعف و گرسنگی شدید روزه گرفتند و هنگام افطار، غذای خود را به اسیری که گرسنه بود و به در خانه آنها آمده بود، بخشیدند. روز بعد پیامبر آثار ضعف و رنگ پریدگی را در چهره خاندان عصمت دید. در این هنگام جبرئیل نازل شد و سوره «هل اتی» را بر پیامبر خواند. این سوره در شأن و منزلت این خانواده است.
مهر پدری
پیامبر فاطمه را دوست داشت، اما نه به سان دیگر پدران که دختران خود را دوست دارند. چرا که مهر آن حضرت نسبت به فاطمه آمیخته با احترام و تجلیل و تکریمی وصف ناپذیر بود. رفتاری که از شخصیت والایی چون پیامبر در برابر دختر فرزانه اش دیده می شد، چنان تفکرانگیز و پر معنا و دارای پیام بود که تا کنون از هیچ پدری نسبت به دخترش چنین رفتاری دیده نشده است. مهم ترین دلیل این محبت آن است که فاطمه مورد عنایت و مهر خاص خداوند است و خداوند خواسته است که فاطمه را بیافریند تا الگوی بانوان و مادر امامان باشد.
تجلی جمال و کمال
پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «اگر بنا باشد که جمال و کمال در چهره انسانی تبلور یابد، در سیمای فاطمه پدیدار می شود؛ بلکه دخترم فاطمه از تجلی جمال و کمال هم فراتر است. او از نظر تبار و شرافت و کرامت، بهترینِ مردم روی زمین است» والحق که چنین است. کدام بانو است که پدرش پیامبر خدا و مادرش خدیجه کبری و همسرش امیر مؤمنان و فرزندانش امام حسن و امام حسین و دخترانش زینب و ام کلثوم و مادر بزرگش آمنه و پدر بزرگش عبداللّه باشد؟ کدام بانوست که در شأنش سوره کوثر نازل شده و خداوند او را «خیر و برکت پایان ناپذیر» خوانده است؟
ساده زیستی فاطمه
پیامبر هرگاه به سفر می رفت، فاطمه آخرین کسی بود که با او وداع می کرد و هنگام بازگشت اولین کسی بود که به دیدار فاطمه می رفت. یک بار پیامبر در بازگشت از میدان جهاد به دیدن فاطمه رفت و دیدند که بانو پرده ای به درب خانه آویخته است و دو فرزند دلبندش را ـ که در آن هنگام کودک بودند ـ با دو دستبند نقره ای آراسته است. پیامبر کنار در خانه نشست و پس از دیدار عزیزانش، بی آن که وارد خانه شود، بازگشت. فاطمه در اندیشه شد که چرا این بار پیامبر مانند همیشه وارد خانه نشد؟ بی درنگ، پرده را برچید و دستبند کودکان را درآورد و برای پیامبر فرستاد. پیامبر آنها را گرفت و به یکی از یاران خود داد تا به بی نوایان ببخشد. آنگاه فرمود: «اینان خانواده منند؛ خوش ندارم که به زیور دنیا دل ببندند» و دستور داد دو دستبند و یک گردن بند ساده برای آنان بخرند.
فاطمه و کارِ خانه
روزی پیامبر فاطمه را دید که با یک دست آسیا را می چرخاند و با دست دیگر کار دیگری انجام می داد و در عین حال فرزندش را در آغوش گرفته، شیر می داد. پیامبر از دیدن این منظره گریست و فرمود: «دخترم، تلخی و رنج دنیا را بچش تا شیرینی سرای جاوید را دریابی». فاطمه فرمود: «ای پیامبر خدا، من در همه حال خدای را به پاس نعمت های بی کرانه اش سپاسگذارم». در این هنگام این آیه نازل شد: «به زودی خدا چنانت می بخشاید که خشنود شوی».
سحرخیزان
درباره این آیه که می فرماید: «آنان کمی از شب را می خوابند و سحرگاهان به آمرزش خواهی می پردازند»، ابن عباس، مفسر قرآن کریم، گفته است: منظور این آیه، امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و دو فرزند ارجمندشان حسن و حسین است».
اول همسایه، سپس خودمان
امام حسن(ع) می فرمود: شب جمعه ای، مادرم در محراب عبادت ایستاده بود و به پرستش خدا مشغول بود. شب را تا سپیده دم به نماز و نیایش گذرانید و من می دیدم که مؤمنان را یک یک دعا می کرد و برای آنها بخشایش می طلبید. من شگفت زده شدم از اینکه جز خود، همه را دعا کرد. از او پرسیدم: چرا آن گونه که همه را دعا کردید برای خود دعا نمی کنید؟
فرمود: حسن جان، اول همسایه بعد خویشتن.
نور فاطمه
پیامبر اکرم، عبادت فاطمه را این گونه توصیف می کرد: «هرگاه در محراب پرستش می ایستد، نور وجودش به فرشتگان آسمان پرتو می افکند، همان گونه که نور ستارگان به زمینیان می تابد و خدای بی همتا به فرشتگان می فرماید: هان ای فرشتگان من، به بنده شایسته ام فاطمه، سالار بانوان، بنگرید که در بارگاهم ایستاده و از خوف و خَشْیَتْ به خود می لرزد و با تمام وجود خود مرا می پرستد. اینک شما را گواه می گیرم که پیروان و دوستدارانش را از آتش دوزخ ایمن کردم».
آری، فاطمه چنان خدا را می پرستید که آثار ورم در پاهای مبارکش دیده می شد. درود بر فاطمه، روح پرستنده و تندیس اخلاص و بی آلایش.
نماز مخصوص فاطمه
امام صادق فرموده اند: «مادرم، فاطمه، دو رکعت نماز مخصوص داشت که جبرئیل برایش هدیه آورده بود. پس از تمام شدن نماز با تسبیحات ویژه خود، ذکر می گفت و این مناجات را در پایان می خواند:
پاک و بی آلایش است خداوند عزّتمند والای بلندمرتبه؛ پاک و بی آلایش است خداوند جلالمندِ پرشکوهِ بزرگ؛ پاک و بی آلایش است خداوند فرمانروای ارزشمندِ دیرین؛ پاک و بی آلایش است خداوندی که تن پوش جمالِ معنوی و دلربایی را به تن کرده است؛ پاک و بی آلایش است خداوندی که ردای نور و وقار به تن کرده است؛ پاک و بی آلایش است خداوندی که حتی ردپای مور را بر صخره های سخت و سیاه می بیند؛ پاک و بی آلایش است خداوندی که فرود و فراز پرنده را در هوا می نگرد؛ پاکا خداوندی که چنین است و هیچ کس جز او چنین نیست.
تسبیحات حضرت زهرا
پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) فرمود: فاطمه جان، می خواهم هدیه ای به تو بدهم که از دنیا و آنچه در آن است، ارزشمندتر است. فاطمه شادمان شد. پیامبر فرمود: دخترم، بعد از هر نماز 34 مرتبه با اخلاص و حضور قلب بگو اللّه اکبر و 33 مرتبه بگو الحمداللّه و 33 مرتبه بگو سبحان اللّه و در پایان یک بار بگو لا اله الا اللّه...
این ذکر به تسبیحات حضرت زهرا مشهور شد و معتبرترین و مهم ترین تعقیب نماز است. در این باره امام صادق فرمود: «ما کودکان خود را همان گونه که به نماز فرمان می دهیم، به تسبیحات حضرت فاطمه نیز وا می داریم».
عبادت خالصانه
حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: هرکس خالص ترین عبادت های خود را به سوی خدا بفرستد، خداوند مهربان بهترین صلاح دید خود را به سویش خواهد فرستاد» و نیز فرموده است: «اگر روزه دار زبان، گوش، چشم و دست و پای خود را از ارتکاب گناه باز ندارد، آن روزه به چه کارش خواهد آمد؟».
آن بانوی بزرگوار در توصیه به پاکیزگی و بهداشت نیز فرموده است: هر کس شب را با دست های چرب و آلوده بخوابد، هر بیماری ای برایش پیش آید نباید جز خود را سرزنش کند».
شفاعتِ فاطمه
در روز رستاخیز که تمام انسان ها در محضر دادگاه عدل خداوند می ایستند و از شدت ترس جان ها به لب می رسد، حضور شکوهمند فاطمه را خواهیم دید که دستان کرامت و احسانش را بر سر دوستداران ولایت می کشاند و به شفاعت می ایستد و از محضر بخشنده بخشایشگر ـ که رحمت و مهرش از حد بیان خارج است ـ درخواست می کند که از امت پدرش درگذرد.
عطشی جانسوز
هفتاد و پنج روز از آن روزهای تلخ می گذرد؛ از آن روزهای تاریک غروب خورشید نبوّت؛ از آن روزهای سوختن در عطش مهر نبوی برای تو که طاقت این عطش جانسوز را نداشتی، ماندن محال بود. علف های هرز بی آب هم رشد می کنند؛ امّا یاسی خوشبو و لطیف چون تو محال بود که در عطش سوزان محبّت پیامبر طاقت بیاورد.
سلام بر بهشت
سلام بر تو ای فاطمه، ای دختر رسول خدا(ص). درود خدا بر تو ای چشمه زلال عفو الهی، ای ابر رحمت خداوندی. سلام بر تو که از دیار بهشتی و سرشار از بوی بهشت. سلام بر تو که ریسمان عروج انسان تا خدایی. سلام بر تو و بر پدرت؛ سلام بر تو و بر همسرت؛ سلام بر تو و بر فرزندانت؛ سلام بر تو و بر همه آنان که پیرو راه تواند.
نماز فاطمه(س)
خدا دوست داشت که او را بشناسند و عبادت کنند و کدام عبادت با عبادت فاطمه برابر است؟ کدام وجود بهتر از وجود فاطمه(س) خدا را می شناخت؟ کدام نماز عطر و بوی نماز خوش فاطمه(س) را داشت؟ نمازی که ترس از خدا فاطمه را به نفس نفس می انداخت و نورش مدینه را روشن می کرد.
کدام عبادت از راز و نیاز حبیبه خدا به درگاه دوست زیباتر بود؟ فاطمه(س) باید می بود تا خدا شناخته شود و عبادت معنا شود. تا خلقت به هدف غایی خود برسد. درود خدا بر او باد.
پرواز روح
یاس سپید بوستان آل عبا در مانند امروزی پرپر شد، امّا عطر خوشش تا امروز به جاست و تا روزی که هستی جاری باشد، همچنان به جا خواهد ماند. روح مطهر فاطمه(س) از جمع نامهربان زمینیان پر کشید، امّا زلال محبّت او همواره در دل های تشنه محبتّش جاری است؛ چنان که فرمود: «پدرم، رسول خدا، فرمود: ای فاطمه، هرکه بر تو درود فرستد، خداوند او را ببخشاید و او را، در هرکجای بهشت که باشم به من رساند». سلام و درود خدا بر تو، ای لطیف ترین آیه خلقت.
عظمت فاطمه(س)
چگونه ای تو که جهان خلقت از آفرینش تو در تحیّر فرو مانده است. چنان لطیف و مهربانی که بعد از سه روز گرسنگی، باز هم دستی بی نصیب از درِ خانه ات بر نمی گردد و چنان سرشار از ابهت و شکوهی که گرگ صفت ترین شیاطین در پای خشمت زانوی حقارت بر زمین می زنند. چنان لبریز از فصاحت و بلاغتی که در هنگام خطبه خواندن در دفاع از ولایت، زمین و زمان را به شگفت می اندازی و چنان بردباری که دست هایت در گرداندن سنگ آسیاب بارها تاول می زند... فتبارک اللّه احسن الخالقین.
تسلی دل های غمزده
ای چشم ها ببارید؛ ای دست ها بر سر و سینه زنید. خوشبوترین گل بوستان عصمت پرپر شد. زلال محبّت جاری در سینه های عطشناک از دست رفت. خورشید درخشنده ایمان و تقوا در آسمان ظلمانی هستی غروب کرد و آنچه امروز مانده است به تسلی دل های غمزده آل طه، حضور مهرانگیز و نورافشان ذریه زهرا(س)، حلقه ای از زنجیره ولایت، چراغ پرفروغ معنویت و ایمان است. سلام خدا بر او و بر مادر شهیدش.
محتاج دعای تو
یا فاطمه، تو فقط مادر امامت نبوده ای؛ تو مادر حیا و عفتّی؛ مادر مظلومیّت و صبری؛ مادر وقار و ابهتی. تو مادر ایمان و یقینی و اگر کورسوی ایمانی دل ما را روشن می دارد، به تابش مهر توست، ای نور آسمانی. دعایمان کن که به دعای تو محتاج ترین ایم.
دخترم زینب
دختر کوچکم، زینبم، دنیا هیچ گاه جای ماندن نبوده است. دنیاگذرگاهی است دشوار برای رسیدن به مقصدی والا. برای ما که هرگز از این دنیای فریبنده و دروغ زن وفا نجسته ایم و مدد نخواسته ایم، برای ما که سختی این دنیا را برگزیده ایم، برای ما که دنیا را با همه دسیسه هایش بدرود گفته ایم، دنیا هرگز جای آرامش و آسودگی نیست. پس اشکِ چشم پاک کن و دلم را با اشک هایت مسوزان که رفتن من ابتدای رنج های توست. خود را آماده کن و دنیا و آرامش و خوشی زودگذرش را به آنها که ولایت نمی شناسند و رضای الهی نمی طلبند واگذار که اهل ولایت و عشق خدا را با دنیای فریبنده کاری نیست، دخترم.
صبر و شکیبایی
وقتی تو آمدی، صبر و شکیبایی زاده شد ای دردانه رسول. چه می گویم؟ تو پیش از آنکه بیایی، در جوار حق آزمون گذراندی و صبر پیشه کردی. امتحان شدی و شکیبایی آموختی؛ چنان که در این دنیا، در برابر هر بلا و سختی شکیبا بودی. خدا تو را رنجور و پژمرده نخواست؛ پس پیش از خلقت تو را بردباری آموخت و شکیبایی بخشید تا گل وجودت هرگز شاخه خم نکند و در درگاه دوست با قامتِ خم به نماز نایستی؛ زیرا خدا هم تاب درد تو را نداشت. سلام و درود خدا بر تو ای مادر شکیبایی، ای اسوه بردباری، ای روشنای ایمان.
میهمانی عزیز
فاطمه جان، هنوز هم دست های مهربان توست که آسیاب هستی را می گرداند. هنوز زمزمه راز و نیاز توست که در گوش نسیم حیات می پیچد. هنوز هم خورشید به امید دیدن نور تو به گرد زمین می چرخد و ماه به مهر تو و به عشق تو بر گرد زمین طواف می کند. هنوز دل های شیعیان تو به نسیم مهری که بر دل هایشان وزیدی، زنده است و همیشه زنده می ماند و همیشه خون می گرید تا دنیای دون فراموش نکند که با این میهمان چندروزه خود چه کرده است؟
نماز نور
قامت نورانی فاطمه(س) چون نگینی که بر انگشتری زمین بدرخشد به نماز می ایستد. فرشتگان عرش الهی صف در صف ایستاده و چشم به درخشندگی نور فاطمه دوخته اند. حبیبه خدا غرق در عشق معبود و محو در راز و نیاز با اوست و فرشتگان غرق تماشای اویند و خدا این گونه به بنده صالح خود مباهات می کند: «ای فرشتگان من، به بنده من فاطمه بنگرید. بانوی بندگان من در برابر من ایستاده است و عضلاتش از ترس من می لرزد. او با دل خویش به عبادت من روی آورده است. شما را گواه می گیرم که دوستداران واقعی او را از آتش حفظ کردم.