رشد عقلانی و روحی حضرت معصومه(س) لقب «الرشیدة» را برای ایشان به
همراه داشت.
<<ما در شرایط کنونی امروز تشنه الگوهایی همچون حضرت معصومه(س) هستیم>>
در نگاه امامرضا(ع) حضرت معصومه(س) زنی رشیده بود چرا که این حضرت به لحاظ عقلانی و روحی به رشدی تکاملی و قابل قبول رسیده و در شرایطی بود که لقب رشیده در مورد ایشان استفاده شود.
نکته ای که بسیار مهم بوده و در مباحث قرآنی به آن اهمیت داده میشود این است که هر کس بتواند شایستگی را برای خود ایجاد کند، میتواند در برابر خداوند به تقرب برسد؛ البته عدهای بر این باور بودند که در زندگی فردی میتواند به واسطه نسبتی که با افراد دیگر دارد اتفاقات خاص رخ دهد.
اما در مورد حضرت معصومه(س) و برخی از دیگر امامزادگان مسائل خاص دیگری داریم و این سوال مطرح میشود که آیا این موضوع تنها به دلیل وجود نسبتی است که ایجاد شده و او را به عنوان یک الگو به ما معرفی میکند یا نه واقعا شایستگی مباحث خود او است که خودش را نشان داده و توانسته شرایطی را ایجاد کند که بتواند به این مقام و درجه برسد.
به آیه ۱۲۴ سوره بقره مستند این مطلب است که در مورد حضرت ابراهیم(ع) صحبت شده و خداوند فرموده است که «من تو را به پیشوایی خلق برمی گزینم، حضرت در پاسخ خداوند میفرماید : به فرزندان من چه؟ و خداوند در جواب فرموده اگر شایسته باشند میدهم زیرا عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید» پس معلوم میشود که نسبتها ملاک خداوند نبوده و این شایستگیهاست که باید انسان آنها را بروز دهد.
لازم به ذکر است که نسبتها تاثیرگذار هستند و به شکل کلی این موضوع را نفی نمیکنیم و برای مثال ما افرادی را داریم مانند فرزند حضرت نوح(ع) که این نسبت هیچ تاثیری در مباحث او ایجاد نکرد، همسر حضرت نوح(ع) و همسر حضرت لوط(ع) نیز که در سوره تحریم از آنها صحبت به میان آمده است نسبت نیز تاثیری نگذاشته است.
پس معلوم میشود که این شایستگی را خود انسان باید نشان دهد، اگر من بتوانم این شایستگی را در ارتباط با خداوند تبارک و تعالی به مرحله ظهور برسانم و بروز دهم مطمئنا مباحث اتفاق خواهد افتاد و آن وقت آن معرفی الهی رخ خواهد داد.
در نهایت باید این نکته حتما مد نظر قرار گیرد، که امام موسی کاظم(ع) با توجه به اینکه فرزندان زیادی داشتند تنها برخی از فرزندانشان شاخص بودند و این شاخص بودن به دلیل شایستگی آنها بوده که بسیار مورد توجه است.
نکته دوم این است که چگونه باید متوجه شایستگی شد؟ من اگر میخواهم شخصی را معرفی کنم یا باید در حد او یا بالاتر از او باشم، این طبیعی است که ما نسبت به حضرت معصومه(س) چنین حالتی را نداریم؛ پس بهتر است که سکوت کنیم و ببینیم امامان معصوم در مورد این حضرت چه گفتهاند.
جالب است بدانیم که در خصوص امامزادههای زیادی زیارتنامهای به انشاء امام معصوم نرسیده به جز حضرت ابوالفضل(ع) که امام صادق(ع) زیارتنامهای اختصاصی برای این ایشان انشاء کرده و تعریف از حضرت ابوالفضل(ع) توسط امام صادق(ع) صورت گرفته است. این امر نشاندهنده جایگاه بسیار بالا حضرت عباس(ع) است و دیگر امامزادهها چنین زیارتنامهای ندارند.
البته باید گفت که یکی دیگر از امامزادگان که زیارتنامه برایشان انشاء شده، حضرت معصومه(س) هستند و نکته قابل توجه نیز اینجاست که در زیارتنامهها شایستگیها و لیاقتهایی که فرد داشته کاملا معرفی شده و هنگامی که یکی از امامان این تعریفها را ثبت کرده باشد، کار تمام است.
در زیارتنامه حضرت عباس(ع) میبینیم امام صادق(ع) صفاتی را بیان میکند که بسیار خاص است؛ در زیارتنامهای که مخصوص حضرت معصومه(س) انشاء شده است نیز امام رضا(ع) هشت صفت را به وجود نازنین حضرت معصومه(س) نسبت داده که به عقیده من اگر این هشت مورد، مرور شود، بحث معصومه بودن و چندین مساله دیگر مشخص و آشکار میشود.
حال سوال مطرح استکه : چرا حضرت معصومه(س) شفیع بود و شافع قرار گرفت؟
در جواب باید گفت که همه میدانیم این حضرت به مقام شفاعت رسیده بود و قطعا این اتفاق به واسطه شایستگیها و لیاقتهای این حضرت رخ داده است.
هشت موردی که شخصیت حضرت معصومه(س) از نگاه امام رضا(ع) را به طور کامل معرفی میکند، عبارتند از: کلماتی چون «طاهرة»، «حمیدة»، «البرة»، «رشیدة»، «نقیة»، «تقیة» «رضیة» و «مرضیة» است که در این زیارتنامه توسط امام رضا(ع) بیان شده است.
اولین کلمه به کار رفته «طاهرة» است که به بحث طهارت اشاره دارد و امام رضا(ع) مطرح میکند که حضرت معصومه(س) طاهره بوده که منظور طهارت ظاهری نیست. چیزی که در این مورد مهم است، طهارت باطنی بوده و اینجاست که علت معصومه بودن مشخص میشود؛ در نتیجه حضرت معصومه(س) به چنان طهارت، پاکی و شرایط بسیار خاصی رسیده است که امام رضا(ع) حضرت را اینگونه خطاب میکند.
حضرت معصومه(س) در ارتباط با خداوند تبارک و تعالی بسیار عالی بوده است
نکته دوم استفاده از کلمه حمیده به این معنی بوده که فردی ستایشگر خداوند تبارک و تعالی است. این کلمه معلوم میکند که این حضرت در ارتباط با خداوند تبارک و تعالی بسیار عالی و اهل عبادت بوده که این خود نکتهای قابل ملاحظه است.
نکته بعدی که امامرضا(ع) در مورد آن صحبت به میان آورده، کلمه البرة است. کلمه البرة از برِ به معنای نیکوکاری گرفته شده و به فردی اشاره دارد که در عملکرد و اعمال خود یک انسان نیکوکار است. از آنجایی که حضرت معصومه(س) در سن ۲۸ سالگی به رحمت خداوند رفتند، میتوان متوجه شد که در این مدت کوتاه حضرت چه کارهایی کرده که امام رضا(ع) کلمه البرة و بحث نیکوکاری را برای این ایشان پررنگ کرده است.
نکته بعدی استفاده از کلمه الرشیدة است و به فردی که رشد عقلانی و روحیاش به کمال رسیده اشاره دارد. در حال حاضر وقتی قرار است انسانی ایدهآل را دنبال کنیم، در جستوجوی فردی خواهیم بود که از نظر عقلانی و مباحث روحی به رشدی قابل قبول رسیده باشد. آن وقت میبینیم که وجود حضرت معصومه(س) به چنین شرایطی رسیده و لقب رشیده را کسب کرده است.
کلمه بعدی که امام رضا(ع) در زیارتنامه حضرت معصومه(س) استفاده کردهاند، کلمه التقیة است که به خود مدیریتی و خودکنترلی اشاره دارد. کلمه تقوا که به معنای محافظت، مراقبت و خود مدیریتی بوده و افراد با چنین القابی تمام وجود خود را تحت کنترل دارند؛ اگر فردی تقوا داشته باشد، تمام اعضای بدنش مانند زبان، چشم و... را تحت کنترل دارد و ما میبینیم که حضرت معصومه(س) به چنین صفتی منتسب شده است.
حضرت معصومه(س) لقب الرضیة یکی از بالاترین مباحث عرفان را کسب کرده است
واژه بعدی استفاده شده کلمه النقیة است و به فردی اشاره دارد که برگزیده شده است. نکته بعدی که باید در مورد آن صحبت شود، استفاده از کلمه الرضیة بوده که یکی از بالاترین مراحل در بحث عرفان رسیدن انسان به جایی است که در مورد هر چیزی نسبت به خداوند تبارک و تعالی راضی باشد.
دارا بودن چنین ویژگی که هر مسالهای در دنیا برای فردی به وجود آید و او از آن مساله راضی باشد، در مباحث عرفانی مقام بالایی را نیز به همراه دارد. امام رضا(ع) میفرمایند که حضرت معصومه(س) به این مقام رسیده بودند و در تمام مراحل انسانی کاملا راضی بوده است.
ویژگی آخر که بسیار هم مهم است، کلمه مرضیة است. این کلمه به این معنی است که خداوند از من راضی بوده و حال میبینیم که حضرت معصومه(س) به مقامی رسیده که خداوند از او راضی است؛ این موضوع به مقام بالای آن حضرت اشاره دارد و اوج مقامها، مقامی است که انسان شرایطی را برای خود ایجاد کند که لیاقتها و شایستگیهایی که داراست، او را به جایی برساند که خداوند از انسان راضی باشد.
وقتی که دقت میکنیم، این هشت صفت برای یک انسان ایدهآل قرآنی است. یک انسان ایدهآلی که خداوند تبارک و تعالی آن را از ما طلب میکند و میخواهد که ما به چنین کمال و رشدی برسیم. پس حضرت معصومه(س) در این قسمت خود یک الگو است.
نکته مهم دیگر این است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که ملاکها برای فردی که باید الگو باشد، به شدت در حال تغییر است. به این موضوع باید توجه کرد که ملاک الگو شدن طهارت، تقوا، نیکوکاری و... است اما متاسفانه در حال حاضر میبینیم که این تغییر در رفتار الگوهای امروزی وجود دارد و آنها تنها به مسائل ظاهری توجه میکنند که این خود میتواند بسیار خطر آفرین باشد.
<<ما در شرایط کنونی امروز تشنه الگوهایی همچون حضرت معصومه(س) هستیم>>
در این شرایط و زمانی که ما در آن زندگی میکنیم، تشنه الگوهایی همچون حضرت معصومه(س) که انسانی ایدهآل بود، هستیم. باید مراقب باشیم که الگوهای تخیلی و توهمی که ملاکهایی به غیر از تقوا، طهارت، نیکوکاری و... دارند، به عنوان الگو انتخاب نشوند.
باید در این شرایط چنین افرادی بیشتر معرفی شوند و یکی از دلایلی که ما زیارت میکنیم این است که بتوانیم با الگوهایی که معرفی میشوند، ارتباط بگیریم تا انشالله صفاتی که در این الگوها وجود دارد به ما نیز سرایت کند و بتوانیم موفقیتهای بیشماری به دست آوریم.