ترجمه ضرب المثل های عربی به فارسی

 

ترجمه ضرب المثل های عربی به فارسی

  1. في الامتحان يكرم المرء أو يحان.

ترجمه: در امتحان است که انسان سربلند شده یا سرافکنده می شود.

معادل: (از حافظ)

خوش بود گر محک تجربه آید به میان             تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

  1. القرد في عين أمه غزال.

ترجمه: میمون در چشم مادرش چون آهو (زیبا) است.

معادل: سوسک به بچه اش میگوید قربان دست و پای بلوریت.

  1. قليل البخت يلاقي العظم في الكرشة.

ترجمه: بداقبال در خوراک سیرابی استخوان می یابد.

معادل:

بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد     یا طاق فرود آید و یا قبله کج آید.

  1. الطيور على اشكالها تقع.

ترجمه: پرندگان هم شکل با هم می پرند.

معادل: (از نظامی)

کند با جنس خود هر جنس پرواز   کبوتر با کبوتر باز با باز

  1. ابن الوزّ عوّام.

ترجمه: جوجه غاز چون خودش شناگر است.

معادل: (از فردوسی)

پسر کو ندارد نشان از پدر    تو بیگانه خوانش نخوانش پسر

  1. لبس البوصة، تبقى عروسة.

ترجمه: لباس عروسی بپوش تا عروس جلوه کنی.

معادل: آستین نو بخور پلو

و یا: (از سعدی)

تن آدمی شریف است به جان آدمیت    نه همین لباس زیباست نشان آدمیت.

  1. باب النجّار مخلع.

ترجمه: در نجاری به چهارچوب چفت نیست.

معادل: کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.

  1. عريان الطوق بينط لفوق.

ترجمه: لباس بی یقه دارد اما ادعای ترقی می کند.

معادل: پز عالی با جیب خالی

  1. احنا في الهوا سوا.

ترجمه: ما در یک هوا هستیم.

معادل: ما در یک موقعیت هستیم.

ویا

ما همدردیم

  1. يد واحدة ماتسقفش.

ترجمه: یک دست کف نمی زند.

معادل: یک دست صدا ندارد.

  1. على قد لحافك مد رجليك.

ترجمه: پایت را به اندازه پتویت دراز کن.

معادل: پایت را به قدر گلیمت دراز کن.

  1. اللي يتلسع من الشوربة ينفخ في الزبادي.

ترجمه: کسی که زبانش از آش داغ سوخته، ماست را فوت می کند.

معادل: مار گزیده از ریسمان دورنگ (سیاه و سفید) می ترسد.

  1. الفاضي يعمل قاضي.

ترجمه: آدم بیکار در کار قاضی هم دخالت می کند. (مضرات بیکاری)

معادل: (از عطار)

 گر تو بنشینی به بی کاری مدام  کارت ای غافل کجا زیبا شود.

  1. طبّاخ السمّ بيدوقه.

ترجمه:  آشپز غذای سمی آن را خواهد چشید.

معادل: چاه کَن همیشه ته چاه است.

  1. الجيات أحسن من الرايحات.

ترجمه: آن چه در پی است، بهتر از آن چه گذشته است.

معادل: گذشته ها گذشته است.

و یا: (از مولوی)

بر گذشته حسرت آوردن خطاست بازناید رفته یاد آن هباست.

  1. وقع في شر أعماله.

ترجمه: درگیر اعمال پلید خود گردید.

معادل: از مکافات عمل غافل مشو        گندم از گندم بروید جو ز جو.

  1. العين بصيرة واليد قصيرة

ترجمه: چشم به آن دید دارد ولی دست از آن کوتاه است.

معادل: دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.

  1. اللى يشوف بلوة غيره تهون عليه بلوته.

ترجمه: دیدن مشکلات دیگران، مشکلات خود را کوچکتر می کند.

معادل: (از رودکی)

 زمانه پندي آزاد وار داد مرا          زمانه را چو نكو بنگري همه پند است

به روز نيك كسان گفت غم مخورزنهار             بسا كسا كه به روز تو آرزومند است

  1. حاميها حراميها

ترجمه: نگهبانش ، غارتش کرد.

معادل: شریک دزد و رفیق قافله بود.

  1. اللى مكتوب عالجبين لازم تشوفه العين.

ترجمه: آن چه بر پیشانی نوشته باشد لاجرم به چشم خواهد آمد.

معادل: ز این دو برون نیستش سرنوشت        اگر دوزخ جاودان گر بهشت.

 

ترجمه اشتراکات لفظی در افعال فارسی و عربی

 

ترجمه اشتراکات لفظی در افعال فارسی و عربی                

 

بسیاری از افعال در زبان فارسی و عربی مشترک هستند، بدین معنی که برای توصیف کار‌های مختلف از یک فعل مشترک استفاده می‌شود. اما وقتی این فعل را ترجمه می‌کنیم نباید آن‌ها را به صورت مشترک ترجمه نما‌ییم در ادامه به مثال‌هایی توجه کنید که مطلب را روشن‌تر بیان می‌کنند.

غذا خورد

تناول الطعام

سرما خورد

اصیب بالبرد او بالزکام

آب خورد

شرب الماء

غصه خورد

اغتم

قسم خورد

اقسم

لیز خورد

انزلق

زمین خورد

سقط علی الارض

در امتحان رانندگی رد شد

رسب فی اختبار قیاده السیاره

پیشنهاد شما رد شد

رفض اقتراحکم

از این‌جا رد شد

مر من هنا

ضَرَبَ

زد

ضَرَبَ الی کذا

متمایل شد

ضَرَبَ الجزیه

جزیه و مالیات را واجب ساخت

ضَرَبَ الخیمه

خیمه برافراشت

ضَرَبَ الدهر بینهم

روزگار بین آن‌ها جدایی افکند

ضَرَبَ علیه الحصار

او را محاصره کرد

ضَرَبَ فی البوق

در بوق دمید

ضَرَبَ فی الارض

در طلب روزی خارج شد

ضَرَبَ به عرض الحایط

با خواری رهایش ساخت

ضَرَبَ عنه صفحا

از او روی گردانید

ضَرَبَ علی یده

مانع کار او شد

ضَرَبَ بیده

اشاره کرد

ضَرَبَ الشی بالشی

چیزی را با چیزی مخلوط کرد

ضَرَبَ له مثلا

برایش مثلی زد

ضَرَبَ فی حدید بارد

تلاش بیهوده کرد

ضَرَبَ  الاجل

مهلت تعیین کرد

ضَرَبَ آباط الامور

باطن امور را دریافت

ضَرَبَ اخماسا فی اسداس

بدنبال مکر و نیرنگ بود

ضَرَبَ الخاتم

انگشتر را ساخت

ضَرَبَ علیهم اللیل

شب بر آن‌ها طولانی گشت

ضَرَبَ فی الماء

شنا کرد

ضَرَبَ قلبه

قلبش تپید

ضَرَبَ له فی ماله سهما

در اموالش برای او سهمی قرار داد

ضَرَبَه العقرب

عقرب او را نیش زد

 

 

 

 

اشتراکات لفظی در اسم‌ها فارسی و عربی

زبان عربی علاوه بر خط و نگارش، ارتباط بسیار نزدیکی با فارسی دارد. از این رو بسیار اتفاق افتاده که واژگان فارسی و عربی با یک لفظ نوشته می‌شوند اما این بدان معنا نیست که هر دو واژه از نظر معنایی مشابه یکدیگر باشند. در چنین حالتی مترجم باید نهایت دقت خود را بدین امر مبذول دارد تا در انتقال معنا دچار مشکل نشود.

مخابرات

اداره مخابرات

اداره اطلاعات

زبون

خوار، ناتوان

مشتری

حوصله

صبر

چینه‌دان

تقلیدی

تقلید شده

سنتی

صورت

چهره

عکس

خسیس

بخیل

پست

میمون

حیوان

مبارک

ناظر

نظارت گر

ناظم مدرسه

رسوم

آداب

نقاشی‌ها

منظور

مقصود

قابل رویت

شراب

مسکر

نوشیدنی

مجتمع

محل مسکونی

اجتماع

اداره

موسسه

چرخاندن

نفر

شخص

جماعت مردان

مکتب

مدارس قدیم

دفتر کار

دغدغه

نگرانی

غلغلک

ملت

مردم

دین

برق

الکتریسیته

تلگراف

ادویه

چاشنی

داروها

تخلف

خلاف کردن

عقب ماندگی

عکس

تصویر

برعکس

نشاط

شادمانی

چابکی

مجرم

گناهکار

جنایتکار

بهار

فصل بهار

چاشنی

موظف

مکلف

کارمند

ناظم

معاون

سراینده

شوکت

عظمت

چنگال غذا

مصرف

استفاده کردن

بانک

تورم

گرانی

متورم شدن

اسباب

وسایل

سبب‌ها

 

 

 

مروری برتاریخ عربی

  

مروری بر تاریخ زبان عربی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

صدها سال پیش اقوامی صحرانشین در شبه جزیره عربستان زندگی می‌کردند که سامیان نام داشتند و زبان کهنی که میان سامیان رواج داشت، سامی نامیده می‌شد. هر چند برخی سامیان هنوز هم در مناطق دورافتاده عربستان زندگی می‌کنند، در گذشت ایام بسیاری از آن‌ها به تدریج از شبه‌جزیره خارج شدند و به مناطق اطراف کوچ کردند و در زبان و فرهنگ با مردم آن مناطق آمیخته شدند. در طی این مهاجرت‌ها تمدن‌های عظیمی در مناطق اطراف به‌وجود آمد که از آن‌جمله می‌توان به تمدن‌های بابلی، آرامی، سومری، کنعانی و عبری اشاره نمود. زبان‌های باستانی ایجاد شده در هر منطقه با هم تفاوت‌های آشکاری دارند اما همگی جز زبان‌های سامی به شمار می‌آیند. دسته بندی زبان‌های سامی بر حسب نسبت آن با جزیره العرب انجام می‌گیرد: زبان‌های شرقی (مانند بابلی و آشوری)، زبان‌های غربی (مانند کنعانی، عبری و آرامی) و جنوبی (مانند عربی و حبشی).

تاریخ زبان عربی را در یک روش می‌توان به قبل و بعد از اسلام تقسیم نمود. در زمان‌های قبل از اسلام زبان عربی به دو شاخه عربی جنوبی و عربی شمالی تقسیم می‌گردید. عربی جنوبی در اطراف یمن کنونی صحبت می‌شد و تحت تاثیر ارتباط با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. این زبان با ظهور اسلام کم‌کم به دست فراموشی سپرده‌شد و به جای آن زبان عربی شمالی که مبنای عربی امروزی است در سراسر عربستان غلبه پیدا نمود. این زبان را اکنون عربی کلاسیک نیز می‌نامند.

 

عربی کلاسیک

به دلیل ضعف تمدن عربی در قبل از اسلام که به دوره جاهلیت نیز معروف شده‌است و ساختار بادیه‌نشین و غالبا جنگجوی اعراب، منابع مکتوب زبان عربی کلاسیک بسیار محدود است. در واقع آن‌چه که از آغاز روزگار رواج عربی کلاسیک یعنی سده های سوم تا ششم میلادی تا ظهور اسلام و بعد از آن به‌جا مانده‌است را می‌توان در گروه‌های زیر طبقه بندی نمود:

 

  • قرآن: کلام الله
  • مکاتبات رسمی پیامبر اکرم: شامل رساله‌ها، قراردادها، پیمان‌نامه‌ها و خطبه‌های حضرت محمد (ص) است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها خطابه مشهور حجه‌الوداع و خطبه شیوای آن حضرت در هنگام ازدواج حضرت فاطمه با علی بن ابی طالب است.
  • احادیث اصیل نبوی و امامان معصوم: که مهمترین آن‌ها نهج‌البلاغه اثر شگرف مولای متقیان است.
  • اشعار جاهلی و اشعار صدر اسلام: که شعرا بیشتر به شرح جنگ‌آوری‌ها، غزل‌های عاشقانه و افتخار به اصل و نسب و رجزخوانی‌ها می‌پرداخته‌اند.
  • ایام العرب: تاریخ جنگ‌های عهد جاهلیت میان قبیله‌های عربی یا اتحاد قبایل علیه اقوام خارجی‌است. برخی تواریخ مربوط به صدر اسلام به طریق مشابه ثبت گردیده‌اند.
  • برخی موارد فرعی از قبیل کتیبه‌های بسیار محدودی که از آن زمان در کشور‌های غیر عربی باقی‌مانده است و ترجمه‌های کهن انجیل به زبان عربی کلاسیک.

 با توجه به پیشرفت چشمگیر دین اسلام،‌ زبان عربی کلاسیک که زبان اسلام محسوب می‌شد در طی قرون اولیه بعد از اسلام در کشورهای خارج از شبه‌جزیره عربستان متداول گردید. قرآن کریم در زمان خلافت عثمان به اهتمام حضرت علی به صورت کامل مدون شد و از آن پس به عنوان کامل‌ترین معیار برای زبان عربی استفاده گردید. اوج شکوفایی عربی کلاسیک در قرن‌های دوم و سوم هجری در بغداد، مرکز خلافت عباسیان رخ‌داد. یکی از مهمترین متون کلاسیک عربی در آن روزگار ترجمه عربی کتاب کلیله و دمنه است که ابن مقفع آن را از زبان پهلوی قدیم به طرزی شیوا به عربی ترجمه نمود. همچنین دستور زبان عربی که نحو نامیده می‌شود و ساختار اولیه آن به مولای متقیان منسوب است، به تدریج راه تکامل را می‌پیمود. ایجاد حرکت بر روی حروف مصوت مانند فتحه و کسره از جمله مهمترین نوآوری های نحوی است که مخترع آن از شاگردان حضرت علی بوده‌است. لغت‌شناسان در شهر‌های کوفه، بصره و بغداد با روش‌های گوناگون به پردازش کلمات و تقسیم‌بندی آن‌ها می‌پرداختند که از جمله مشهورترین آن‌ها می‌توان به سیبویه و کسایی اشاره کرد که هر دو ایرانی‌الاصل بوده‌اند. بدین ترتیب بود که دانشمندان مسلمان با استفاده از عربی کلاسیک توانستند علوم مختلف از فلسفه گرفته تا شیمی و ریاضیات را از منابع قدیم سریانی و یونانی ترجمه کنند و آن‌ها گسترش دهند. همچنین کتب بسیاری در شاخه‌های گوناگون علوم اسلامی نظیر تاریخ (رجال)، تفسیرها،‌ کلام، اصول، تصوف و فقه به رشته تحریر درآمد.

با اضمحلال تدریجی عباسیان از زمان خلافت عباسی زبان عربی کلاسیک نیز دچار رکود و ضعف گردید. قواعد عربی کلاسیک دچار نوعی جمود گشت و دانشمندان به جای سعی در گسترش زبان بیشتر به تبعیت بی چون و چرا از گذشتگان روی آورند. در ایران سلسله‌های استقلال‌خواهی چون غزنویان و سلجوقیان پدید آمدند و در مصر فاطمیان با عباسیان مقابله کردند. رشد علوم اسلامی دیگر به صورت متمرکز ادامه نیافت و دانشمندان هر منطقه از مراکش و اندلس گرفته تا ایران سعی کردند تا فعالیت‌های خود را به شکل مستقل ادامه دهند که البته بیشتر آن تلاش‌ها با نتایج درخشانی همراه گردید. مردم هر منطقه عربی را با لهجه خاص خود تکلم می‌کردند و بیشتر آن‌ها از درک متون کلاسیک عاجز بودند. امپراطوری عباسیان با تسخیر بغداد به دست مغولان در اواسط قرن هفتم به کلی نابود شد و زبان عربی وارد دوره رکودی گشت تا قرن سیزدهم هجری و آغاز دوره عربی امروزی ادامه یافت.

 

عربی امروزی

زبان عربی امروزی را می‌توان به دو حالت عربی عامیانه و عربی نوشتاری تقسیم‌بندی کرد. عربی عامیانه در هر منطقه و کشور از دنیای عرب با دیگری تفاوت‌هایی در لهجه و تلفظ کلمات دارد. یک عرب زبان ساکن عراق در فهم سخنان یک مراکشی دچار مشکلات بسیاری خواهد بود. مشهورترین شاخه‌های گفتاری عربی امروزی عبارتند از عربی مصری، مراکشی، بین‌النهرینی، شرقی و عربی نواحی خلیج فارس. با وجود تمامی این چند دستگی‌ها در گفتار زبان عربی امروزی در شکل نوشتاری کاملا یکپارچه‌است. چرا که زبان عربی نوشتاری بر مبنای قرآن استاندارد شده‌است و مسلمانان در تمام کشورهای عربی خود را ملزم می‌دانند که از قواعد مبتنی بر کتاب آسمانی خود پیروی کنند. به این ترتیب است که تمام عرب زبان‌های باسواد می‌توانند از اطلاعات موجود در کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مجلاتی که در سراسر دنیای عرب چاپ می‌شوند بدون هیچ اشکالی استفاده کنند.

زبان عربی از دوره لشگرکشی ناپلیون به مصر مورد هجوم واژه‌های خارجی قرار گرفت. مترجمان عربی درهنگام ترجمه کتاب‌های جدید از زبان‌های اروپایی کلمات را معادل سازی نمی‌کردند و در ابتدای قرن نوزدهم انبوهی از کلمات بیگانه وارد زبان عربی گردید. این کلمات با کمی تغییر در حروف به فرم عربی در می‌آمد و به اصطلاع تعریب می‌گردید. پس از مدتی زبان‌شناسان از تعدد واژه‌های تعریب شده ابراز نارحتی کردند و به فکر واژه‌سازی برای لغات بیگانه افتادند تا زبان را به اصالت اولیه خود برگرداند. آکادمی‌های زبان عربی یکی بعد از دیگری در کشورهای مصر، سوریه و عراق برای پالایش زبان عربی و واژه‌سازی ایجاد گشت. از آن موقع است که واژه‌هایی چون هاتف برای تلفن، قطار برای ترن و افعالی چون بلمر برای پلیمری کردن و هدرج برای هیدروژنه کردن تولدیافته‌‌است. شیوه اشتقاقی از ریشه سه حرفی کلمات عربی آسان‌ترین روش برای ساختن واژه‌های جدید و جلوگیری از تعریب است. امروزه زبان عربی در غنای واژگان و نظم در دستور زبان جزء زبان‌های برتر دنیاست که در سازمان ملل متحد به عنوان یکی از شش زبان رسمی مکالمات و مکاتبات پذیرفته شده‌است.

 

ترجمه کلمات و عبارات متداول در زبان عربی به فارسی

ترجمه کلمات و عبارات متداول در زبان عربی به فارسی

 

 

 

مکالمات اولیه

 

ممنونم، سپاسگزارم

شكرا لك، شكرا.

خیلی ممنون

شكرا جزيلا.

خوش آمدید

اهلا و سهلا

لطفا

رجاء، من فضلك

بله

نعم

خیر، نه

لا، کلا

ببخشید، معذرت می‌خواهم

عفوا، عذرا

شرمنده

انا اسف

نمی‌فهم

لا افهم

من عربی صحبت نمی‌کنم

أنا لا أتكلم العربية.

من به خوبی عربی صحبت نمی‌کنم

أنا لا أتكلم العربية جیدا.

آیا فارسی صحبت می‌کنید؟

هل تتكلم اللغة الفارسية؟

لطفا شمرده تر صحبت کنید.

يتكلم ببطء، رجاء.

اسم شما چیست؟

ما اسمك؟

حال شما چطور است؟

كيف حالك؟

ایستگاه مترو کجاست؟

أين مترو الانفاق؟

رستوران خوب کجاست؟

هل هناک معطم جیدا؟

تلفن عمومی کجاست؟

هل هناك هاتف عمومي هنا؟

آیا می توانم به اینترنت وصل شوم؟

هل يمكنني الحصول على الإنترنت؟

می توانی به من کمک کنی؟

هل تستطيع مساعدتي؟

 

 

 

 

تعارفات

 

سلام

سلام

صبح به خیر

صباح الخير

عصر به خیر

مساء الخير

خوش آمدید، خیر مقدم

مرحبا

سلام دوست من!

أهلا صديقي /صديقتي!

دلم برات تنگ شده بود.

إشتقت إليك كثيرا

چه خبر؟

مالجديد؟

خبری نیست، سلامتی

لا شيء جديد

شب بخیر، شب خوش

تصبح/ تصبحين على خير

بعدا می بینمت

أراك في مابعد

خدا نگهدار

مع السلامة

 

 

 

 

راهنمایی

 

من گمشده‌ام.

أضعت طريقي!

می‌توانم کمکتان کنم؟

هل بإمكاني مساعدتك؟

می‌توانی کمکم کنی؟

هل بإمكانك مساعدتي؟

دستشویی کجاست؟

أين أجد (المرحاض/ الصيدلية)؟

مستقیم برو! بعد دست چپ/راست برو!

أمشٍ على طول ثم عرّج يمينا/ شمالا!

من دنبال ماجد می گردم.

أبحث عن ماجد

لطفا یک لحظه صبر کنید.

لحظة من فضلك

گوشی را نگه دارید لطفا.

إبقى/ أبقي علي الخط رجاءا!

قیمت این چند است؟

كم هو ثمنه؟

ببخشید...(در ادامه سوال می آید.)

من فضلك

ببخشید...(برای رد شدن از کنار کسی)

المعذرة

دنبالم بیا

تعال معي!

 

 

 

 

سوالات شخصی

 

آیا عربی/فارسی بلد هستید؟

هل تتكلم اللغة الفارسیه /العربية؟

به میزان کم!

قليلا!

اسم شما چیست؟

ما إسمك؟

اسم من احمد است.

إسمي احمد.

از آشنایی شما خوشوقتم.

متشرف / متشرفة بمعرفتك

نظر لطف شماست!

أنت لطيف! أنتِ لطيفة!

اهل کجا هستید؟

من أين أنت؟

من اهل ایران هستم.

أنا من ایران

من ایرانی هستم.

أنا ایرانی

کجا زندگی می کنید؟

أين تسكن؟  أين تسكنين؟

من در ایران زندگی می کنم.

أعيش في ایران

شغل شما چیست؟

ما مهنتك؟

من مترجم/بازرگان هستم.

أعمل كمترجم/ كرجل أعمال

من عربی دوست دارم.

أحب اللغة العربية

من یک ماه است که عربی می خوانم.

أدرس اللغة العربية منذ شهر

شما چند ساله هستید؟

كم هو عمرك؟

من باید بروم.

يجب أن اذهب الآن

سریع بر می گردم!

سأرجع حالا